دانشگاه حضرت معصومه قم
در راستای همایش گفتگوهای فرهنگی در چشم انداز تمدنی ایران و جهان عرب برگزار شد. برگزاری هفتمین پیش نشست با عنوان «عرصه های گفتگوهای نخبگانی» در دانشگاه حضرت معصومه قم در راستای برگزاری همایش گفتگوهای فرهنگی ایران و جهان عرب، روز سه شنبه 27 آذرماه هفتمین جلسه هم اندیشی با عنوان «عرصه های گفتگوهای نخبگانی» در سالن همایش دانشگاه حضرت معصومه قم برگزار گردید. به گزارش دبیرخانه مجمع اندیشمندان ایران و جهان عرب، در این همایش، خانم دکتر پرتوی راد، دبیر عملی این همایش را بر عهده داشت و خانم دکتر فائزه ارکان بحث «نقش زبان در تمدن نوین اسلامی»، خانم دکتر سید فاطمی فقیهی بحث «مردم سالاری و تمدن نوین اسلامی»، خانم دکتر طیبه پرتوی راد بحث «بررسی تطبیقی ادبیات ایران و مصر» و خانم دکتر فضه خاتمی نیا بحث «ادبیات صلح روزنه ای برای گفتگو و تعامل» را ارائه دادند. 
خانم فائزه ارکان که بحث «نقش زبان در تمدن نوین اسلامی» را در این پیش نشست ارائه کرد در چکیده مقاله خود آورده است: «ازآغازین مراحل تفکر ، زبان ،آئینه اندیشه آدمی مورد توجه فیلسوفان بوده و بررسی آن همواره از نخستین زمینه های علمی در فرهنگها و تمدنهای مختلف محسوب می شده است. زبان ، رسانه اندیشه است و لذا به منظور فهم هر اندیشه ای، باید زبان آن را مطالعه کرد. در حوزه تمدن اسلامی ،آموزه های رسول گرامی اسلام(ص) باعث تولد تفکر و اندیشه ای جدید شدکه منجر به شکل گیری یکی از بزرگترین تمدن های بشری در چارچوب فرهنگ اسلامی بود. انتقال این تفکر و اندیشۀ جدید، از طریق زبان بود و زبان به تعبیر کلام مقدس قران ، قوۀ بیان ، بود که امکان عرضۀ کلمه الله را به زبان انسان میسر ساخت وبه دنبال آن  فرهنگی ایجادکردکه تمدن ساز بود. لذا، یکی از مولفه های تمدن نوین اسلامی فرهنگ محور بودن است و زبان هم یکی از برجسته ترین عناصر فرهنگی است،  لذا نقش آن را در تمدن سازی باید مورد توجه قرار داد.
زبان به عنوان رسانۀ خاص انسان در جوامع بشری ، وظیفۀ بیان تفکر ، ارتیاط و پیام رسانی را برعهده دارد. کارکرد اجتماعی این رسانه، ایجاد ارتباط و انتقال پیام از فرستنده به گیرنده است. بدین شیوه، پیام رسانیِ زبان نقش مهمی در انتقال فرهنگها دارد. زبان امری فرهنگی است که با آموزش به انسان منتقل می شود و از آنجاکه به واسطۀ رسانۀ زبان ، پیام منتقل می شود، پس با آموزش وگسترش یک زبان خاص درجامعه ، فرهنگ آن را هم می توان منتقل کرد. فرض این نوشتار براین اساس است که با آموزش و ترویج زبان فارسی به عنوان زبان رسمی جمهوری اسلامی ایران در جوامع دیگر می توان به تدریج مفاهیم اسلامی و فرهنگیِ ایرانی را به غیرفارسی زبانان منتقل کرد و به دنبال آن فرهنگ سازی کرد.
 آموزش و ترویج زبان فارسی به عنوان  رسانه ای قدرتمند در جهان اسلام میتواند فرهنگ وتمدن اسلامی ایرانی را به جهانیان منتقل سازد و از آن می توان به عنوان کلیدی مهم در ترویج فرهنگ و تمدن اسلامی بهره برد. زبان فارسی به عنوان یکی از  مهم ترین مؤلفه های هویت ملی ایرانیان است  که از طریق آن به عنوان راه ارتباطی و تبادل فرهنگی با کشورهای دیگر  می توان فرهنگ اسلامی ایرانی را رواج داد.  در واقع، آموزش زبان ملی به اتباع خارجی، از بخش های مهم دیپلماسی عمومی کشور است که باید با سرعت بالاتری در این جهت گام برداشت. در این راستا با آموزش زبان فارسی برمبنای اصول علمی و زبانشتاختی، تدوین منابع آموزشی و دستوری ، ترجمه متون دینی، علمی و تاریخی زبانهای خارجی به فارسی ، ارتباطات آکادمیک و گسترش تعاملات فرهنگی بین ایران و سایر کشورهاو نیز تبادل کتاب با کشورهای خارجی میتوان به این مهم دست یافت.»
دکتر سیده فاطمه فقیهی که با بحث «مردم سالاری و تمدن نوین اسلامی» در این پیش نشست شرکت داشت، در مقاله  خود آورده است: «در خصوص نظریه مردمسالاری مباحث فراوانی در فضای علمی کشور مطرح گردید اما چیزی که کمتر مورد توجه قرار گرفت جایگاه این نظام در مسیر تکاملی انقلاب و تحقق تمدن نوین اسلامی است. به عبارت روشن تر انقلاب اسلامی ابتدای شروع مسیری طولانی برای تمدن سازی اسلامی و مقابله با سلطه تمدنی غرب است. تمدن اسلامی عبارت است از تمامی دستاوردهای مسلمانان در ابعاد گوناگون اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، اخلاقی، مادی و معنوی و صنعت، اختراعات و اکتشافات که از عصر پیامبر شروع شد و با گسترش قلمرو اسلامی از مرزهای غربی تا شرقی را دربرگرفت. شاخصه مهم تمدن اسلامی بهره مندی انسان از همه ظرفیت های مادی و معنوی است که خداوند برای تأمین سعادت و تعالی انسان در جهان خلقت و وجود انسانی تعبیه کرده است. به لحاظ تاریخی تحقق کامل مکتب اسلام امری دفعی نیست بلکه تدریجی و مرحله به مرحله است. در هر مرحله نیز روند تکاملی قالب خاصی دارد. این سه قالب و صورت کلان تحقق تاریخی دین اسلام عبارت است از:  صورت فرهنگی نخستین مرحله از تحقق و تکامل تاریخی اسلام است که در طی دوره نسبتا طولانی هنجارهای فرهنگی دوره قبل از اسلام جای خود را به متناظرهای اسلامی میدهند. صورت حکومتی دومین مرحله است که مفاهیم فرهنگی تولید شده در یک نظم و ساختار منسجم و تشکیلاتی قرار می گیرد و تحت یک اقتدار مرکزی به نام حکومت اجرایی می گردد. صورت تمدنی سومین مرحله از تحقق تاریخی اسلام است که طی یک فرایند طولانی، ظرفیت ها و تجربه های حکومت اسلامی منجر به تحقق نظم پیچیده و فراگیر به نام تمدن اسلامی شود که بیش از تکیه بر ویژگی های خاص مذهبی بر اشتراکات تمامی فرقه های اسلامی استوار باشد. این صورتها در طول یکدیگر و به صورت پلکانی است. بدین معنا که انتقال از یک صورت به صورت بعدی وابسته به تحقق صورت پیشین است. برای نمونه صورت تمدنی اسلام واجد صورت های فرهنگی و حکومتی آن نیز میباشد.پرسشی که در این جا مطرح است این است که چه نوع نظام حکومتی میتواند ما را به صورت تمدنی در تکامل تاریخی اسلام رهنمون کند؟ حکومت دینی چگونه میتواند به سطح تمدن سازی اسلامی دست پیدا کند؟ فرض ما بر این است که نظام مردمسالاری با ظهور قدرت های نهفته در جامعه همانند تجلی عقلانیت جمعی در قانون، دخالت قدرت مردمی وافزایش مشارکت و در نتیجه افزایش پذیرش اجتماعی میتواند در فرایند تمدن سازی نقشی ویژه و غیر قابل حذف ایفا نماید. مبانی اسلامی در خصوص ارزشمندی و کرامت انسانی، حق تعیین سرنوشت، شورا و مشورت در امور، مسئولیت همگانی در امر به معروف و نهی از منکر اصول دینی هستند که از رهگذر نظام مردمی عینیت پیدا می کنند. حکومت در نظام اسلامی بر پایه تعامل دو طرفه و همکاری متقابل حاکم و مردم قرار گرفته است. مردم در تمامی فرایندهای تشکیل حکومت، اعمال حاکمیت، انتقال قدرت، اتخاذ تصمیمات و نظارت بر اقدامات حکومتی نقش برجسته و مهمی دارند. مردمسالاری از ابتدای ظهور اسلام و تشکیل حکومت نبوی و علوی در متن دین قرار داشت و برآمده از دستورات دینی است. در حقیقت مردمسالاری به مفهوم واقعی تنها در سایه پذیرش اسلام تحقق یافتنی است. در نهایت این که اگر فرجام و آرمان اسلام فراگیر شدن تمدن اسلامی در پرتو حکومت جهانی امام عصر(عج) است این هدف نیازمند آگاهی بخشی مردم و مطالبه گری ارزشهای انسانی و اسلامی است که تنها در یک نظام مردمسالار و بیداری امت اسلامی میسر می شود.
خانم دکتر فضه خاتمی نیا  با مقاله «ادبیات صلح روزنه ای برای گفتگو و تعامل»، به رویکرد صلح محور ادبیات در جلوگیری و کاهش اثرات جنگ پرداخت و اشاره به این داشت که ادبیات قرن بیستم خود متاثر از جنگ بوده است و بازتابی از مسائل جنگ بوده است اما تاثیری در کاهش آن نداشته است. همچون ارنست همینگوی که ادبیات را بیشتر به سمت جنگ سوق می دهد و روزنه ای امیدی در نوشتار وی نیست. اما خالد حسینی ضمنم اینکه فضای تلخ را نشان می دهد، می گوید بعد از جنگ باید امیدوار بود و زندگی را ادامه داد. 
وی ادبیات را در این حوزه به دو دسته ایجابی و صلبی تقسیم کرد که ادبیات ایجابی تقاضا را برای صلح افزایش می دهد اما ادبیات صلبی حداقل باعث کاهش جنگ می شود. 
شایان ذکر است در این همایش، دکتر بابائی و دکتر نوروزی از پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به عنوان مهمان حضور داشتند. 




منبع: دبیرخانه مجمع اندیشمندان ایران و جهان عرب
 
امتیاز دهی
 
 

خانه | بازگشت |
Guest (PortalGuest)


مجری سایت : شرکت سیگما