دانشكده ادبيات و زبانهاي خارجي دانشگاه علامه طباطبایی(ره)
فهرست
مقدمه
دکتر صالح بیک، دبیر همایش مرکز مطالعات فرهنگی بین المللی
دکتر شجاع احمدوند، معاونت پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی(ره)
دکتر حسن عبدالحسین فلاح، رئيس دانشگاه مستنصريه بغداد
دکتر هاشمی، معاون فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
دکتر مصلح، رئیس دانشکده ادبیات و زبان خارجه علامه طباطبایی(ره)
نشست اول:
دکتر عبد الجبار، ریيس دانشکده ی علوم سیاسی دانشگاه بغداد
دکتر واعظی، دبیر نشست اول
دکتر خانیکی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره)
دکتر واعظی، دبیر نشست اول
دکتر علي عبدالله محمد المحمود، استاد دانشگاه از قطر
دکتر واعظی، دبیر نشست
فوزی علوی، رئیس مرکز مطالعات مسارات تونس و استاد دانشگاه
دکتر محمد ابوعاصی، رییس مركز مطالعات خاورميانه ی بلغارستان
نشست دوم
دکتر محمد ابوعاصی، رییس مرکز مطالعات خاورمیانه از بلغارستان
حجت الاسلام اکبری، دبیر نشست دوم
دکتر خورشا، عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبایي(ره)
جناب آقاي جودکی، رایزن اسبق ایران در مصر
حجت الاسلام اکبری، دبیر نشست دوم
نشست سوم
دکتر صباح زنگنه، دبیر نشست سوم
دکتر عده فلاحی، پژوهشگر الجزایری
صباح زنگنه، دبیر نشست سوم
خانم دکتر اشرف بروجردی
دکتر دهقان، رئیس اداره اول خاورمیانه وزارت خارجه
بیانیه پایانی اجلاس
تقرير الاجتماع المقام للحوار الإيراني ـ العربي
گزارش تصويري نشست
مقدمه
ايران و جهان عرب به دليل مشتركات ديني، فرهنگي ، تاريخي و تمدني ،اشتراكات ژئوپلتيك و ژئواستراتژيك، همگونگي در تقابل با مدرنيته و جهان غرب، تعدد اقوام و اديان و وجود قرابت هاي زياد زباني از زمينه هاي مناسبي براي گفتگو در حوزه ی فرهنگ برخوردار هستند . اين گفتگوها موجب ترويج فهم و مدارا به منظور افزايش همكاري ها ، ايجاد احترام و تقويت صداي اعتدال و آشتي در راستاي آرام كردن تنشهاي مذهبي و فرهنگي و همچنين شناسايي دغدغههای مشترك و پيدا كردن راهحلها در قالب همکاریهای جمعي و گروهي خواهد شد، مضاف بر اينكه ايجاد همگرايي بين كشورهاي اسلامي را به دنبال خواهد داشت .
بدين منظور نشست گفتگوي فرهنگي ايران و جهان عرب در تاريخ22/2/ 95با موضوع بزرگداشت و بررسی اندیشه و تجربه محمد حسنین هیکل در دانشكده ی ادبيات و زبانهاي خارجي دانشگاه علامه طباطبایی(ره) برگزار شد . در اين نشست يك روزه سخنرانان به تبيين انديشه هاي اين انديشمند و روزنامه نگار برجسته مصري و نگاه هاي بلند او در نزديكي فرهنگي ايران و جهان عرب پرداختند . ما حصل اين نشست در مجموعه اي كه پيش رو داريد گردآوري شده است كه اميد است مورد استفاده ی علاقمندان و پژوهشگران اين حوزه قرار گيرد .
دکتر صالح بیک، دبیر همایش
دانشجویان و میهمانان عزیز از این که دعوت دانشگاه علامه طباطبایی(ره) و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را اجابت کردهاید بینهایت سپاسگزار هستم. دفتر همکاریهای علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) بهمنزله ی بزرگترین دانشگاه علوم انسانی کشور و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان بزرگترین سازمان فرهنگی بينالمللي کشور همواره در تلاش بودند زمینه ی ارتباط فرهنگی میان ایران با کشورهای دیگر را فراهم کنند. در این زمینه گامهای خوبی برداشته شده، برگزاری این همایش در نکوداشت مقام روزنامهنگار محمد حسنین هیکل در این راستاست. در این جا به دنبال آن هستیم تا در راستای گفتوگوهای فرهنگی ایران و جهان عرب به بررسی آراء و اندیشههای روزنامهنگار قرن معاصر، حسنین هیکل بپردازیم.
دفتر همکاریهای علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برای اجرای این نشست با کمک رایزنیهای فرهنگی و مکاتبات توانستند از اندیشمندان و دانشگاهیان کشورهای مختلف دعوت کنند. در این نشست اندیشمندانی از الجزایر، بلغارستان، تونس، سوریه، عراق، قطر و لبنان حضور دارند؛ هرچند نتوانستیم بنا بر دلایلی از برخی اندیشمندان مصری بهرهمند شویم، به دنبال گسترش روابط فرهنگی و علمی میان کشورهایمان هستیم؛ روابطی که امروزه بیش از پیش به آن نیاز داریم. برنامه ی امروز در افتتاحیه ی سخنرانی دکتر احمدوند، معاون پژوهشی دانشگاه و دکتر هاشمی از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و جناب دکتر مصلح، ریاست دانشکده و جناب آقای فلاح از عراق خواهد بود.
در ادامه، سه نشست خواهیم داشت. در نشست اول که صبح برگزار خواهد شد، مسئله ی اندیشه و تجربیات حسنین هیکل بررسي خواهد شد و در دو نشست بعد از ظهر، مناسبات سیاسی ایران و جهان عرب و روابط تاریخی ایران و جهان عرب بررسی خواهد شد.
حسنین هیکل از بزرگترین روزنامهنگاران عرب و مصر در قرن بیستم و از تأثیرگذاران در سیاست مصر به طور خاص و جهان به طور عام است. کتابهای او به بیست و سه زبان ترجمه شده و از این حیث یک مؤلف بزرگ و ستارهای درخشان است. در پایان از همه ی میهمانان و سخنرانان که قبول زحمت کردند، تشکر میکنم.
دکتر شجاع احمدوند، معاونت پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی(ره)
ابتدا خیر مقدم عرض میکنم به میهمانان عزیز از کشورهای اسلامی و دوست و برادر و نیز از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و دانشگاه علامه طباطبایی(ره) به خاطر برگزاری این نشست سپاسگزارم. دنیای امروز ما نیازمند چنین گفتوگوهایی است. امروزه متأسفانه نگاهی نسبت به دانشگاه به وجود آمده که آن را به سمت درآمدزایی سوق داده، با این عنوان که دانشگاه باید به دنبال حل مسائل و مشکلات جامعه باشد. البته تردیدی در این نیست که دانشگاه باید مشکلات جامعه را حل کند. حل مشکلات جامعه یکی از کارویژههای دانشگاه به حساب میآید؛ اما متأسفانه این مسئله باعث شده کارویژههای دیگر دانشگاه که حفظ میراث فرهنگی و انسانی است، فراموش شود. البته این مسئله در دانشگاههای با رویکرد علوم غیرانسانی بیشتر است.
اما خوشحالم عرض کنم دانشگاه علامه طباطبایی(ره) با وجود استادان فرهیخته که در زمینه علوم انسانی فعالیت میکنند، در تلاش است ضمن حل مشکلات جامعه، به دنبال حفظ میراث فرهنگی و تمدنی جامعه باشد. نمونهای از این دغدغه را میتوانیم در برگزاری چنین نشستهایی ببینیم. این نشست به دنبال پاسداشت میراث فرهنگی جهان اسلام و بشریت است. یکی از بزرگترین این مواریث، محمد حسنین هیکل است که جزو شخصیتهای بزرگ عرب و جهان اسلام به حساب میآید. برخی انسانها به دلیل شغل و حرفهشان اعتبار کسب میکنند، اما هستند کسانی که به شغل و حرفهشان اعتبار میبخشند. هیکل از دسته ی دوم است. افراد مختلف از نشست و برخاست با او به خود افتخار میکردند. این شخصیت بزرگ در ایران ناشناخته نیست چرا که داستان ملاقات وی با امام خمینی(ره) از فصول مهم زندگی فرهنگی و سیاسی هیکل است.
امیدواریم این نشست بهانه و فتح بابی باشد برای تداوم گفتوگوهای میان جهان عرب و ایران. مشهور است که فرهنگ، میزبان است و سیاست، میهمان. این فرهنگ و ارتباطات تمدنی است که میماند؛ فرهنگ کشورهای اسلامی است که میماند و تحولات سیاسی گذرا هستند، هرچند امیدوارم تحولات سیاسی هم از فرهنگ تأثیر بگیرند. در پایان ضمن تشکر سلام ریاست دانشگاه جناب سلیمی را به میهمان عزیز ابلاغ میکنم.
دکتر حسن عبدالحسین فلاح، رئيس دانشگاه مستنصريه بغداد
همایش امروز یکی از همایشهای زنجیرهای است که شاید بتوان گفت در روزهای اخیر و آینده تداوم خواهد داشت و هدف آن بررسی راههای ممکن برای تقویت گفتوگوست. امروز درباره این شخصیت نامدار جهان عرب صحبت خواهیم کرد؛ کسی که تلاشهای مجدانهای برای نزدیکی اعراب به ایران داشت. هیکل علیرغم ارتباطاتی که با شخصیتهای حاکم داشت، یک روزنامهنگار بود و فعالیتهای روزنامهنگاری او از نیمه قرن گذشته در روزنامههای گوناگون و سرانجام، در الاهرام ادامه داشت. شخصیت منحصر به فردی که میان روزنامهنگاری و سیاست ارتباط برقرار کرد و این دو را به هم آمیخت.
در اینجا مجبورم به طور گذرا و کوتاه صحبت کنم. در حالیکه سخن گفتن در مورد او نیازمند ساعتها سخنرانی است. او معاصر بسیاری از جنبشهای آزادیبخش قرن معاصر بود؛ متخصص تاریخ جهان عرب و برهه های تاریخی مختلف بعد از جنگ جهانی دوم تا سال 1991 و فروپاشی شوروی را درک کرده بود. او در این برهههای تاریخی شاهد تحولات زیادی در عرصه سیاسی بود. هیکل معاصر با جمال عبدالناصر بود؛ معاصر با رشد ناسیونالیسم عربی و نیز انور سادات و ما مسئله اختلافات او با انور سادات را به خوبی میدانیم. او در مورد نتایج جنگ اکتبر با انور سادات دچار مشکل شد.
هیکل همه ی این تحولات گسترده را مشاهده و لمس کرده بود. آنچه مهم است، موضعش درباره ی جمهوری اسلامی ایران است. قبل و پس از انقلاب اسلامی با امام خمینی(ره) دیدار داشت و پیشبینیهای او از حوادث ایران درست از آب درآمد. با توجه به این باید گفت درست است که او یک سیاستمدار نیست، اما دیدگاههایش به نظر سیاستمداران خیلی نزدیک است. در مورد ایران و شیوخ کشورهای خلیج فارس خیلی صحبت کرده و دیدگاههای جامعی در این باره ارائه داده است؛ لذا حق داریم در این نشست ایشان را تکریم کنیم و ارج نهیم.
بسیار بهجا بود که در این نشست شخصیتهای مصری هم حضور داشته باشند که بنا به دلایلی به خاطر تحولات سیاسی و مواضع برخی کشورها نسبت به جمهوری اسلامی این توفیق را نیافتیم. در اینجا قصد ندارم وارد تحلیل نظریات هیکل شوم، چرا که این مسائل به نگرش عمیق نیاز دارد و من وقت خود را به دیگر میهمانان واگذار میکنم.
دکتر هاشمی، معاون فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
عرض سلام و ادب خدمت حاضران و تبریک اعیاد شعبانیه و تشکر از استادان و میهمانان. بسیار خرسندم که در این نهاد علمی و به این مناسبت، دور جدید گفتوگوها شکل گرفت. موضوع بحث، بررسی شخصیت محمد حسنین هیکل است. انتخاب این چهره ی مصری در راستای گفتوگوهای ایران و جهان عرب بسیار انتخاب بهجایی بوده است چرا که او داعیهدار گفتوگو میان جهان عرب با ایران بود و همیشه قصد همافزایی و ایجاد رابطه ی حسنه با ایران را داشت و مخالفان این ایده به خاطر این مسئله از او انتقاد میکردند.
شناخت او از ایران بازمیگردد به قبل و بعد از انقلاب اسلامی. او سفرها و مراوداتی با مسئولان جمهوری اسلامی ایران داشت. همه ی این ها این فرصت را به او داد تا از نزدیک با رهبران سیاسی و مذهبی کشور آشنا شود و گفتوگو و دیدار داشته باشد. دیدار او با مصدق و آیتالله کاشانی، دکتر فاطمی و نیز گفتوگوهای ژورنالیستی او در قضیه ی ملیشدن صنعت نفت که باعث شد پس از آن ناصر هم به سمتِ ملیکردن کانال سوئز برود.
شناخت او از ایران در کتاب معروف او درباره ایران، یعنی ایران بر فراز آتشفشان، شناخت بسیار عمیق و دقیقی است. سفرهای او بعد از انقلاب اسلامی و دیدار با امام خمینی(ره) و دیدارهایش در پاریس و تهران به تحلیل او درباره ی انقلاب اسلامی ایران عمق بخشید. بنده خود در یکی از سفرها کنارش بودم و همراه او وارد لانه ی جاسوسی امریکا شدم و مذاکرات ایشان با دانشجویان پیرو خط امام را ديدم. لذا شناخت او نسبت به ایران به قبل و بعد از انقلاب اسلامی برمیگردد. همانطور که آقای دکتر حسن فلاح هم به این مسئله اشارهای داشتند، در کتاب مدافع آیتالله تحولات ایران را متذکر شده است.
او بیش از چهل عنوان کتاب نوشته و جالب است که اولین کتاب او درباره ایران است و او خود را مدیون ایران میداند. در مصاحبهای تجربه ی رسانهای خود را مدیون ایران میداند. او مدتی رییس تلويزيون ملی لبنان بود. علاقهاش به نخبگان سیاسی ایران مشهود است و در کتابهای او میتوان این را دید. او نویسندهای زبردست و تحلیلگری قوی و علاوه بر آن ژورنالیستی موفق است. اما یک فرد عادی نیست، چرا که تحلیلهای او در جهان عرب و مصر تأثیرگذار بود. ما ستون ایشان در الاهرام را، موسوم به بالصراحه که همه سیاستمداران عرب منتظر خواندن آن بودند، فراموش نمیکنیم.
هیکل در عین حال تاریخنگار خوبی است؛ بعد از جنگ جهانی دوم تا همین چند ماه قبل، نوشتهها و مقالات او درباره تحولات جهان و منطقه منتشر میشد. کتابش در این زمینه بازگشت به تاریخ است که مشتمل است بر مصاحبههای او با هفت تن از چهرههای برجسته قبل از انقلاب اسلامی. لذا نوشتههای تاریخی او در مجامع آکادمیک بهعنوان اسناد و منابع تاریخی محسوب میشود.
او سیاستمداری کهنهکار و از یاران ناصر بود و از این حیث در تحولات این کشور مؤثر بود؛ چه وقتی وزیر ارشاد مصر بود و چه زمانی که به عنوان مشاور مطبوعاتی رییسجمهور فعالیت میکرد. او پس از ناصر هم نقش پررنگی داشت؛ چه زمان مبارک و چه سادات که بهدلیل مواضعاش مدتی هم به زندان افتاد.
در مجموع برگزاری این نشست در دانشگاه علامه طباطبایی(ره) مورد تقدير است و بنده از طرف سازمان تشکر میکنم. ما واقعاً علاقهمندی خود را به چهرههای جهان عرب و وفاداری خود را به این چهره ی شاخص اعلام ميکنیم. اعلام وفاداری ما به چنین چهرههایی بسیار ارزشمند است. مواضع او در زمینه ی فلسطین بسیار با ایران همسوست. وقتی در بهمن ماه فوت کرد، رسانههای اسراییلی گفتند یکی از بزرگترین دشمنان اسراییل فوت کرد و همزمان فلسطینیها اعلام کردند یکی از دوستان خود را از دست دادند. نوشتههای او در این زمینه بسیار تأثیرگذار بود. دوستی او با سید حسن نصرالله و مطلب بسیار ارزنده ی او درباره ی دیدارش با وی که از او تجلیل میکرد، جالب توجه بود. در اواخر عمرش با این سؤال که چرا با اسراییل رابطه برقرار میکنید ولی با ایران با وجود روابط تاریخی و همسایگی ارتباط نمیگیرید دولتمردان جهان عرب را به چالش میکشید. او تا آخر هم بر گفتوگو با ایران و نیز قضیه فلسطین و مقاومت تأکید داشت.
دکتر مصلح، رئیس دانشکده ادبیات و زبان خارجه علامه طباطبایی(ره)
گرامی میداریم یاد هیکل را و این نشست علمی که در بزرگداشت اوست. اما این نشست اهداف بزرگتری هم دارد و آن روابط ایران و نسبت آن با جهان عرب است. موضوع محوری نشست گفتوگوست و برای بازکردن مسئله پرسشهایی را مطرح میکنم. ما به بخشی از جهان معاصر به نام جهان اسلام متعلق هستیم و در این جهان پر از بیم و امید، یکی از کانونهای فتنه، جهان اسلام است که ما به آن تعلق داریم. مهمترین اخبار جنگ و ستیز از منطقهای است که ما در آن زندگی میکنیم. ما پیرو فرهنگ و دینی هستیم که به توحید دعوت میکند؛ در عین حال، بیشترین تفرقه را داریم. پیامبر ما، پیامبر رحمت است، اما بوی رحمت از پیروان ایشان به مشام نمیرسد. اسباب این وضع چیست؟ چرا چنین است و جهان اسلام اینقدر دچار بحران است؟ چرا به جای ورود به بحران و حل مسائل معاصر، به ستیزهای دورنفرهنگی مشغول شدهایم؟ چرا سرنوشت ما، سرنوشت انباشت تجارب نیست؟ شرط عقل این است که از یک سوراخ دو بار گزیده نشویم. چرا ما از تاریخ اسلام درس نمیگیریم؟
چند شب پیش کتاب جرج فریدمن را با عنوان صد سال آینده جهان میخواندم که به پیشبینی وضعیت جهان از نگاه ایالات متحد امریکا میپردازد. او در این کتاب پنج رقیب برای امریکا مطرح میکند که یکی از آنها جهان اسلام است. البته او اعلام میکند که جهان اسلام بهسبب مشکلات داخلیاش، مانع اصلی امریکا به حساب نمیآید. مشکل ما، مشکل فرهنگی است. ما تجربه داریم و مشکل ما عدم تجربه نیست، اما چرا جهان اسلام از تجارب درس نمیگیرد و چرا دوباره مسائل را تکرار میکند. اگر جایی برای پاسخگویی به این سؤالات باشد، این نشستهاست. چرا بهار عربی به آن سرنوشت دچار شد؟ موج پناهندگان یک هشدار است برای ما. چرا باید به خشونت متهم باشیم؟ چرا باید زمینه این اتهام را فراهم کرده باشیم؟
فکر میکنم وقت آن رسیده در مورد ریشههای خشونت در اسلام و راههای همگرایی و مهرورزی بیندیشیم. نباید مأیوس باشیم، هرچند بسیار دشوار باشد. آیا پیشبینی جرج فریدمن درباره صد سال آینده و جهان اسلام محقق خواهد شد؟ این پرسشی است جدی. آیا میتوان آن را تغییر داد؟ در سایه ی آشنایی با اندیشهها و باورهای محمد حسنین هیکل که نمادی برای دعوت به رفع خشونت و مهرورزی و عقلانیت و استفاده از تجارب است، میتوانیم برای بهبود این مسئله حرکت کنیم.
نشست اول:
انديشه و تجربه روزنامهنگاري محمد حسنين هيكل
دکتر عبد الجبار، ریيس دانشکده ی علوم سیاسی دانشگاه بغداد
با سلام و صلوات بر پیامبر اسلام و اهل بیتش تا روز قیامت. میخواهم به صورت مختصر به برخی از دیدگاههای هیکل بپردازم. امری که باید از تجربیات هیکل نتیجه بگیریم، کار نهادی است که میتواند دیدگاههای روشن و استراتژیکی به ما بدهد. او از پیشتازان نهادیکردن مؤسسات بود. هیکل با بسیاری از سران و به طور مشخص در مصر، معاصر بود. سؤالی که مطرح میشود این است که رابطه ی اندیشمند با قدرت باید چگونه باشد؟ آیا باید ستایشکننده ی حکومت باشد، یا رویکرد دیگری داشته باشد؟ اگر استراتژیهای هیکل را جمعآوری کنیم، میتوانیم از روی آن قانون جامعی ایجاد کنیم و موضع ایشان را نسبت به حاکمان ارزیابی کنیم.
من هیکل را یکی از پیشتازان دیپلماسی فرهنگی و عمومی میدانم. در یکی از کتابهایش درباره فرآیند تصمیمسازی در جهان عرب صحبت میکند. او به دو گونه قدرت معتقد بود: یکی قدرتی که نهادی شده و دیگری قدرتی که بر اساس سلیقه ی حاکمان است. لذا برای مؤثر بودن باید به کار نهادی برای در اختیار گرفتن زمام امور روی آوریم.
اما در مورد فلسفه و ایدئولوژی هیکل؛ وقتی در عراق کودک بودیم، فکر میکردیم هیکل همان هگل است، بعدها او بهعنوان یک سیاستمدار واقعگرا به ما معرفی شد. معتقد بود هر نظامی بخواهد کار خود را بدون دیدگاه و نظر مردم جلو ببرد، ناکارآمد خواهد بود. حال با توجه به همه ویژگیهای هیکل باید ببینیم در دوران معاصر چگونه میتوانیم امثال هیکل را در جامعه خود داشته باشیم. من از دستاندرکاران این نشست میخواهم آرا و اندیشههای او را ارزیابی کنیم تا بتوانیم از او الگو بگیریم برای اینکه امثال هیکل را دوباره داشته باشیم. امیدوارم بتوانیم در ایران هم امثال هیکل را در عرصه روزنامهنگاری و خبر داشته باشیم.
دکتر واعظی، دبیر نشست اول
روش هیکل در گفتوگو، خیلی جای بحث دارد. اینکه ما زبان مفاهمه و گفتوگو را به طور عملی بیاموزیم، بسيار اهميت دارد. در یکی از کشورهای عربی کتابی هست به نام حرمه الحوار مع الادیان که بر ضد این مسئله نگاشته شده است، در حالیکه میدانیم زندگی نبی اکرم(ص) سرشار از گفتوگوست.
دکتر خانیکی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره)
خدمت میهمانان ارجمند، استادان و محققان و دانشجویان سلام عرض میکنم و از دستاندرکاران این همایش و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و بهویژه آقای ربانی و نیز دانشگاه علامه طباطبایی(ره) و دانشکده ی ادبیات و زبانهای خارجه و گروه ادبیات عرب تشکر میکنم که این امکان را برای گفتوگو فراهم کردند و نیز این امکانی که برای ارتباط میان نهاد دانشگاه و نهاد سیاستگذاری، یعنی سازمان فرهنگ و ارتباطات فراهم شده است.
هیکل دارای سه ویژگی است: هیکل سیاسینگار، هیکل تاریخنگار و هیکل روزنامهنگار. من بنا بر رشته ی خودم به شخصیت رونامهنگار وی میپردازم. اولین نکته این است که چرا روزنامهنگاران در ساماندادن به گفتوگو نقشآفرین هستند. در جامعهشناسی بحثی داریم با عنوان نسبت میان دانشمند و روزنامهنگار. میخواهم بگویم این روزنامهنگار است که ارتباط میان این دو را برقرار میکند. روزنامهنگار از نزدیک در صحنه حاضر است و بدون او تاریخ و روایت شکل نمیگیرد. گفتوگو به این روایت نیاز دارد. روزنامهنگار در تعریف چشم طوفان نام گرفته است.
هیکل از جمله روزنامهنگارانی است که در طوفانهای مختلف به روایت میپردازد. او بر این تأکید دارد که روزنامهنگار است. رابطه میان سیاست و ارتباطات جمعی بسیار پیچیدگی دارد. هیکل میگوید باید فرد در ایفای نقش خود با لحظه نسبت برقرار کند و اکنون را دریابد، لذا به نقد تاریخی خیلی توجه دارد. او برای شناخت مصر معاصر شش چهره را مطرح میکند؛ در سیاست و تلاش برای استقلال مصر، محمد علی پاشا و جمال عبدالناصر؛ در تلاشهای عقیدتی و سیاسی از عربی پاشا و مصطفی پاشا و در اعتلای اندیشه به طحطاوی و محمد عبده. او بر فهم تاریخی اصرار دارد و همین فهم تاریخی او را شخصیتی مؤثر ساخته است.
او چگونه توانست در گفتوگوها مؤثر باشد؟ وقتی به گذشته ی وی نگاه میکنیم، او را یک روزنامهنگار پر سابقه و کنشگر مییابیم که به طور مداوم به دنبال یافتن اندیشههای کاربردی است. از اولین آثاری که در جهان عرب بهدرستی به ایران پرداخته، کتاب ایران بر دهانه آتشفشان اوست که در بحبوحه ی ملیشدن صنعت نفت نوشته شده. بعد هم روایت او از امام خمینی(ره) در آستانه انقلاب اسلامی. او به عنصر عربی- ایرانی توجه نمیکند بلکه به اسلام توجه دارد. او به شیعه و سنی هم توجه نمیکند، به گفتوگوی تمدنها و فرهنگها توجه دارد.
او از بزرگان مصر دعوت میکرد نظریه گفتوگو به اقدام تبدیل شود. برای گفتوگو در نشستی که در باغ خود در مصر برگزار کرد، از متفکران عرب و غیرعرب خواست بررسی کنند که چه باید کرد تا تنش میان عرب و عجم و شیعه و سنی و غرب و شرق رخ ندهد. نظر او این بود که رجال سیاسی نباید به مباحث نظری محض بپردازند. در نتیجه، باید به مسائل اصلی برای گفتوگو بپردازیم و به دنبال راهحل عقلانی باشیم. او معتقد بود فضای گفتوگو در حال بسته شدن است و رسانهها همانطور که میتوانند در بستهشدن این فضا مؤثر باشند، میتوانند در بازکردن آن نیز مؤثر باشند. میگفت باید ببینم چگونه میتوانیم با هم گفتوگو کنیم. ابتدا باید شیوه ی گفتوگو با خود و سپس گفتوگو با دیگران را بیاموزیم. لذا از این حیث تجربیات او نیازمند بازخوانی است. سیاست، آکادمی و روزنامهنگاری، سه ساحتی هستند که در آنها دست دارد. لذا هیکل باید بهانهای باشد برای گفتوگو و تعامل میان متفکران ایرانی و جهان عرب.
دکتر واعظی، دبیر نشست اول
آنچه به طور کلی در صحبتها مطرح شد قدرت بهکارگیری همه ی ظرفیتها برای تعامل بود. ما به دنبال آن هستیم تا از همه ی ظرفیتها برای ارتباطگیری با دیگران استفاده کنیم. در حقیقت هیکل هم به دنبال همین مسئله بود. بار دیگر از دانشگاه علامه طباطبایی(ره) و دکتر خانیکی تشکر میکنیم.
دکتر علي عبدالله محمد المحمود، استاد دانشگاه از قطر
هر گاه یک فرد برجسته و عالم از میان ما میرود، احساس خلأ میکنیم که نمونهاش هیکل است. در گذشته ارتباطات بسیار تاریخی و عمیقی میان جهان عرب و ایران وجود داشت. این را میتوانیم از ارتباطات زبان فارسی و عربی و استفادهای که این دو زبان از هم کردهاند، بفهمیم. اکنون که در بزرگداشت هیکل جمع شدهایم، او از این دنیا رفته اما توجهات و آثار وی جاوید مانده است.
او در آثار مختلف فکری و روزنامهنگاری خود بر گفتوگو با ایران دعوت میکرد، بهخصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی. ما هیچ جایگزینی به جای گفتوگو با ایران نداریم و هیچ بدیلی برای ارتباط و گفتوگو نیست و هیکل به گفتمان و گفتوگو با ایران دعوت میکرد. اما گفتوگوی سیاسی شاید امکان نداشته باشد، چرا که میدانیم صحنه ی سیاست صحنه ی برخورد منافع است و در آن بر اساس آنچه ماکیاولی میگوید هدفها توجیه میشوند. اما هیکل بر گفتمان علمی، گفتوگوی فرهنگی و گفتوگوهای مدنی تأکید داشت.
روابط عمیقی میان ایران و اعراب وجود دارد. مثلاً حدود شصت درصد اعراب خلیج فارس در قطر، بحرین، امارات و عربستان در اصل ایرانی اند. چیزی که ما را گمراه کرده، دیدگاهی است که برخی ترویج کردهاند. هیکل با دیدگاههای واگرا مخالف بود، اما من میخواهم شما را غافلگیر کنم و بگویم تنها هیکل چنین دیدگاهی نداشت.
در قطر آقای خالد بن عبدالله العطیه نیز بر ایجاد کانالهای گفتوگو با ایران تأکید میکند. او سخن بسیار بزرگی گفت و اعلام کرد ایرانیها هیچگاه به عربها تجاوز نکردند، این عربها بودند که به ایرانیان تجاوز کردند. او شیعه هم نبود که این سخن را گفته باشد. این سخن را برای دلخوشی ایران و پول هم نگفت چرا که خود سرمایهدار است. وی با بیان این سخن، سخنی بهمراتب بزرگتر و عمیقتر از هیکل درباره ی ایران اظهار کرد. لذا هیچ جایگزینی برای گفتوگو میان ایران و اعراب نداریم.
رسانهها تصویر نادرستی از ایران ارائه میکنند. لذا آیا صحیح است بر اساس این آیه قرآن که میفرماید:
«ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا...»
برای آگاهی از ایران به آنچه بیبیسی و سیانان میگویند، گوش دهیم؟ بهترین راه برای رسیدن به حقایق و حل مسائل، بحث و گفتمان رودرروست. او در مقاطع حساسی از تاریخ بود. حضور او در این مقاطع باعث شد آنقدر شاخص شود. او موضع خدشهناپذیری نسبت به مسئله ی فلسطین داشت. مسئله ی فلسطين و همچنین گفتوگو با ایران، دو مشخصه ی روزنامهنگاری هیکل بود. البته ما در جهان عرب انتقاداتی هم نسبت به ایشان داریم. در مسائلی مثل اخوان المسلمین و... ولی جمعبندی سخنان من این است که هیچ جایگزینی برای گفتوگو میان ایران و اعراب وجود ندارد، هرچند مشکلات و موانعی در این مسیر وجود دارد. ما باید تندروها را در دو طرف بر حذر بداریم.
دکتر واعظی، دبیر نشست
هیکل بر دو مسئله اصرار داشت: وحدت و تفرقهگریزی؛ معتقد بود تقسیم جهان اسلام به شیعه و سنی، بزرگترین خیانت به جهان اسلام است. مکرر ابراز میکرد که شلتوت مکتب تشیع را جزو مذاهب پنجگانه به حساب میآورد. این بحثی بود که او بر آن تأکید میکرد و تا آخر عمر نگران این بحث بود. اصولاً از دیدگاه او ادبیات اسلام، ادبیات همگرایی است.
مسئله ی دومی که بر آن تأکید داشت، مسئله ی فلسطین بود. بر این اعتقاد بود که از موضعمان در این زمینه عدول نمیکنیم. او به این مسئله اعتراض داشت که چرا برخی میخواهند ایران را جایگزین اسراییل به عنوان دشمن اسلام و اعراب کنند.
فوزی علوی، رئیس مرکز مطالعات مسارات تونس و استاد دانشگاه
در اینجا جمع نشدهایم تا تنها درباره تاریخ زندگی هیکل صحبت کنیم. ما در غیاب محمد حسنین هیکل چه کاری باید انجام دهیم؟ بهخصوص در این موقع حساس و مهم. بنابراین در این نشست به دنبال آیندهنگری هستیم. او کاملاً شفاف و صادقانه صحبت میکرد و ابراز میداشت که انسان باید در رسانه مستقل باشد و باید در موضوعات موضعگیری داشته باشد. او معتقد به مسئله ی فلسطین و متعهد به آرمان قدس بود. او شخصیتی دوسویه داشت، از یک سو ایدئولوژیک و از سوی دیگر رسانهای بود و مانندی برای او در این زمینه وجود ندارد. نظر و عمل را با هم جمع میکرد و تأکید داشت که باید در صحنه بود.
او وقایع ایران و انقلاب اسلامی را دنبال میکرد و تحلیلهای درستی در این زمینه ارائه میداد. اظهار میداشت باید میان ایران و جهان عرب گفتوگوی فرهنگی برقرار باشد. ما هم بر این گفتوگوها تأکید میکنیم. گفتوگوهایی بر اساس عقلانیت و واقعیت و به دور از احساسات. او میگفت رسانهها مبتنی بر احساسات عمل میکنند. دشمنی با ایران را بسیار خطرناک میدانست و این اقدام را خلاف تمدن به حساب میآورد. دشمنان ملتهای عرب را با مسائلی مثل تکفیر و... از هم جدا کردند که در رأس آنها نظام مرتجع سعودی قرار دارد. لذا باید به گفتوگو رو آوریم. این مسئله دو طرف دارد و باید بر اصل برابری و پذیرش طرف مقابل مبتنی باشد. باید احترام بگذاریم و نباید نگاه ما به هم، نگاه از بالا به پایین باشد که اگر چنین باشد، گفتوگوهای ما موفق نخواهد بود.
هیکل به دنبال عروبت نجد و حجاز نبود، بلکه عروبت دفاع از فلسطین را در سر داشت. اعتقاد داشت روزنامهنگار باید ایدئولوژیک باشد، باید برای دیگران الگو باشد و در ارائه ی اطلاعات مستقل باشد و وابسته نباشد. ما جنگ نرمی را که از سوی دشمنان ضد مقاومت شده نمیپذیریم؛ ما ظلمی را که علیه شبکههای المنار و سایر شبکههای مقاومت شد محکوم میکنیم و همچنین تلاشهایی را که علیه رسانههای آزاد حامی مقاومت میشود، محکوم میکنیم. باید در چارچوب یک طرح تمدنی، سیاسی، عقلانی و اخلاقی خود را بسازیم و با استعمارگران مقابله کنیم.
سئوال آقای تسخیری
آخرین جملاتی که آقای محمد حسنین هیکل در روزنامه ی الاهرام مینویسد عجیب است. فردی که 75 سال در عرصه ی روزنامهنگاری بوده با تواضع میگوید: ما هرچه داشتیم ارائه کردیم. اکنون نوبت نسل جدید است تا به زبان روز مطالب خود را ارائه کند. این یک نکته درباره ی ایشان.
نکته ی بعد آنکه مظلومیت هیکل در سالهای اخیر در کشور خود ایشان است. روزنامهنگاران ضد خط مقاومت به خاطر دفاعی که ایشان از مسئله ی فلسطین و نیز تأکید بر روابط جهان عرب و ایران داشت، بسیار علیه او نوشتند و بر وی تاختند. او در مبارزه ی بیپایان خود با اسراییل از هیچ کوششی دریغ نمیکرد. این در حالی بود که تلاشهایی برای جایگزینی ایران به جای اسراییل در جهان عرب مبذول میشد. اما هیکل هیچگاه از تلاش برای این هدف بازنایستاد. این نشانگر آن است که در راه خدا از هیچ سرزنشی دچار رنجش نمیشد. خداوند او را رحمت کند.
تعلیق آقاي صدر هاشمي
بنده پیشنهاد میکنم یک بنیاد یا تشکل يا مرکزی به نام ایشان یعنی جناب هیکل، در پاسخ به مظلومیتها و جفاهایی که در حق ایشان شده، ایجاد کنیم تا هم فکران او معرفی شوند و از آنها تقدیر شود. البته این یک ایده ی خام است و میتوان درباره ی آن فکر کرد و آن را بررسی کرد.
دکتر محمد ابوعاصی، رییس مركز مطالعات خاورميانه ی بلغارستان
با اینکه بنده در جلسه ی بعد از ظهر سخن خواهم گفت، در این جا ملاحظهای دارم؛ موضوع گفتوگو میان ملتهای ایران و جهان عرب نیازمند صراحت است. مشکل اصلی در گفتوگوها اختلافات فرهنگی نیست و ما در این زمینه اختلافات اساسی نداریم. اختلافات فرهنگی نیز ساخته ی اختلافات سیاسی است. پس بحث اصلی اختلافات در گفتوگوهای سیاسی است. اما گفتوگوهای سیاسی نیازمند برابری و مساوات میان کشورهاست. اما من در جهان عرب کشوری مستقل و هماندازه ی ایران نمیبینم. این کشورها با اسراییل مینشینند و گفتوگو میکنند. تصمیمات آنها در اختیار امریکا و ناتوست. این در حالی است که ایران از سوریه، مقاومت و فلسطین حمایت جدی میدانی میکند. در حالیکه کشورهای عربی با این مسئله مشکل دارند و میخواهند ایران ثروت و حمایت خود را به حمایت از حکام عرب معطوف کند. همانطور که با نظام شاهنشاهی مشکل نداشتند.
ایران سالهاست از گفتوگو حمایت میکند. اما این جهان عرب است که به این دعوتها لبیک نمیگوید. بالعکس این جهان عرب است که هر روز به سمت زوال پیش میرود. امروز از غزه برای جهاد در سوریه دعوت میکنند و یا اینکه در تشییع جنازه یک رقاص مصری بیش از تشییع جنازه هیکل شرکت میکنند، این مایه ی خجالت است.
دکتر فلاح الاسدي
پیشنهاد میکنم ایران برای تأثیرگذاری بر مصر یک جایزه ی فرهنگی در نظر بگیرد. این برای جذب مصریها بسیار مؤثر خواهد بود.
صمدی خوشخو، مسئول ميز مصر وزارت امور خارجه
من با این پیشنهاد مخالف هستم. چون اوضاع مصر پیچیده شده است و رویکرد بسیار بدی را نسبت به ایران اتخاذ کردهاند. به نظرم این پیشنهاد ممکن نیست و باید صبر به خرج دهیم.
دکتر علي عبدالله محمد المحمود
ایرانیها بسیار صبر دارند. گفتوگوهای 35ساله ایران با غرب و نیز مسئله 5+1 نشاندهنده ی این صبر است؛ این جزو ژن ایرانیهاست، اما متأسفانه ژن عربها اینگونه نیست.
دكتر خانیکی
برای اینکه بر یک پیشنهاد اجرایی تأکید کنم باید اشاره کنم به نکتهای که آقای عبدالجبار گفتند و آن اینکه برای گفتوگو باید نهادسازی کنیم، نه اینکه به شخصیت بپردازیم. این نهاد هم باید فرادولتی باشد و خارج از حوزه ی سیاست. از همینرو، به نظرم گفتوگوی ایران و جهان عرب با تأکید بر هیکل از آنرو که او خود را منحصر به مصر نکرد بلکه به جهان عرب پرداخت، باید خارج از ساختار سیاسی نهادسازی شود. همچنین موضوع اصلی باید سر مسئله ی فلسطین باشد. از همینرو باید پیشنهادهای اجرایی زیر در نظر گرفته شود: اول، عرصه ی علمی: ایجاد روابط علمی با جهان آکادمیک عرب و همکاریهای علمی با دانشگاهها؛ دوم، عرصه ی فرهنگی با تأکید بر روزنامهنگاری؛ و سوم، عرصه ی سیاسی بهمنزله ی آخرین مرحله و در مرحله ی پایانی.
دکتر فوزی
باز هم تأکید میکنم بر از میان برداشتن نگاه تک بعدی و لزوم هم گرایی. همانطور که در تونس هم شاهد آن بودیم، این کشور با هم گرایی جامعه ی مدنی و دولت در خط مقاومت ایستاد و تروریستی خواندن حزبالله لبنان را رد کرد.
نشست دوم
پیوندهای تاریخی و فرهنگی ایران و جهان عرب، تجربه ی محمد حسنین هیکل
دبیر نشست، حجت الاسلام بهمن اکبری، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در عمان
محور برگزاری نشست دوم، مناسبات فرهنگی است. در گفتوگوهای فرهنگی، پیوندهای ادبی مهمترین پیوندهاست. در آغاز باید به ادب فارسی اشاره کرد که در آن تجلیات فرهنگ و ادب عربی کاملاً مشخص است. همین مسئله را میتوان در فرهنگ و ادب عرب نیز مشاهده کرد. به گونهای که میبینیم شعر ملمع ایجاد شده و حتی شاعران مصراعی را به فارسی و مصراعی را به عربی سرودهاند این مسئله نمودار پیوند مستحکم میان فرهنگ ایران و فرهنگ عربی است. پیوند میان این دو ناگسستنی، عمیق، تاریخی و در حال رشد است. با این رویکرد، نشست دوم با عنوان پیوندهای تاریخی و فرهنگی محور کار خود را با تأکید بر مدلیابی از شخصیت محمد حسنین هیکل آغاز میکند.
دکتر محمد ابوعاصی، رییس مرکز مطالعات خاورمیانه از بلغارستان
در ابتدا از جمهوری اسلامی بسیار تشکر میکنم که به شخصیت محمد حسنین هیکل اهتمام داشته و همچنین از دانشگاه علامه طباطبایی(ره) به خاطر میزبانی این جلسه متشکرم. تفکیک میان گفتوگوی فرهنگی و سیاسی دشوار است. در فرهنگهای دور چون اسلام و مسیحیت اشتراکاتی هست، اما این مسئله در فرهنگ ایرانی و عربی بسیار شدیدتر است. اساساً فرهنگ ایرانی و عربی بسیار به هم نزدیک هستند؛ تا آنجا که برخی از عربها نمیدانند که مثلاً فلان نویسنده مشهور عربی، فارس است. بنابراین اختلاف در فرهنگ نیست، بلکه بهصراحت بگویم که اختلاف در سیاست است. پس بیاید در این زمینه سخن بگوییم.
تفکیک میان فرهنگ فارسی و عرب اشتباه است و دقیق نیست. ما دارای یک فرهنگ هستیم. هرچند تاریخ سیاسی متفاوتی داریم، تاریخ فرهنگی ما یکسان است. پس اختلاف سیاسی است و آن هم اختلاف میان دولتهاست، نه ملتها. از ابتدای انقلاب اسلامی در ایران، امریکا و همپیمانانش به ایجاد این تصویر از جمهوری اسلامی پرداختند که ایران به دنبال صدور انقلاب و تشیع است. حال؛ ایران به دنبال صادرکردن چه چیزی است؟ آیا ایران میخواست جهان عرب را شیعه کند؟ اساساً این طبیعی است که شیعه آنچه را که دارد ارائه کند و سنی هم همینطور. هر ایدئولوژی و مذهبی این خاصیت را دارد و در طول تاریخ نیز همینطور بوده است. اینها مشکلی ایجاد نمیکند اما این به معنای صدور و گسترش نیست.
واقعیت آن است که در کشورهای عربی رژیمهایی داریم که ظالم هستند. آنان سرمایه و ثروتهای ملت را میبرند و علاوه بر آن در کنار اسراییل میایستند. اصلاً برخی از دولتها برای دفاع و موجودیت اسراییل ایجاد شدهاند. اما انقلاب اسلامی در مخالفت با سیاست امریکا بود و شعارش هم آزادی فلسطین است. اگر بخواهیم درباره هیکل صبحت کنیم، او یک شخصیت سیاسی دارای اصول و موضعگیری بود. بر این باور بود که آنچه در جهان عرب در حال وقوع است، به نفع اسراییل است. وقتی بر دیدار با سید حسن نصرالله اصرار داشت، به معنای یک دیدار ساده و معمولی نبود، بلکه به خاطر آن بود که سید حسن نصرالله امروز در پیشانی نبرد با اسراییل مطرح است. اگر حزبالله نبود، مسئله ی فلسطین تمام شده بود. آن هایی که این مسئله را قبول ندارند، واقعیتها را انکار میکنند. هیکل مخالف بود با اینکه بگوییم حزبالله یک گروه تروریستی است. همانطور که سازمان ملل هم شرم داشت تا حزبالله را در لیست گروههای تروریستی بگنجاند. این در حالی است که متأسفانه برخی از کشورهای خلیج فارس با ثروتهای خود در تلاش بودند حزبالله را گروه تروریستی معرفی کنند و با مزدوران خود به این حزب فشار آورند.
داعش با پولهای خلیجی تأسیس شد و رشد کرد و ایده ی وهابیت، ریشه ی داعش است. جبهه النصره و داعش 350هزار نفر را در سوریه کشتهاند، اما آنها را تروریست نمیدانند حال؛ چرا حزبالله را تروریست مینامند؟ چون حزبالله کنار سوریه و مقاومت ایستاد و با داعش و النصره مبارزه کرد. اگر حزبالله وارد نمیشد، هیچ مسلمان و مسیحی امروز در سوریه نبود. هیکل اعتقاد داشت، ریشه ی همه ی مشکلات از یمن تا عراق و... همه در اسراییل است. تاکنون عربستان سعودی در جنگ با یمن 250میلیون دلار خرج کرده؛ چه ضرورتی دارد؟ بله این یک مأموریت امریکایی به عربستان و برخی کشورهای عربی بود. شما چه طور دشمن اسراییل هستید که مردم یمن، عراق و سوریه را میکشید؟ این مسائل همه با هم مرتبط هستند. دشمن یکی است و مزدوران هم یکی هستند.
هدف ما گفتوگوهای فرهنگی است. شاید اختلاف داشته باشیم، اما باید گفتوگو کنیم. چرا که هدف ما یکی است. امروزه دلارها و پولهای زیاد و نیز تلویزیونهای زیادی صرف فکر تکفیر میشود. اما همه میدانیم که ایران هیچ نقشی در اختلاف میان شیعه و سنی نداشته و برای ایران وحدت اهمیت زیادی دارد. ایران از اختلاف میان شیعه و سنی هیچ سودی نمیبرد. اما در برخی کشورها نه تنها تکفیریها، بلکه بسیاری از کسانی که مدعی روشنفکری هستند، از تکفیر در جهان عرب حمایت میکنند.
حجت السلام اکبری، دبیر نشست دوم
از نکات برجستهای که در سخنان دکتر بود میتوانیم به این برسیم که ریشه ی اختلافات بیش از آنکه در ایران باشد، در امت اسلامی و به طور دقیقتر، جهان عرب است. همانطور که گفته شد، اختلافات اساسي، اختلافات سیاسی است و ما نباید اختلافات سیاسی را وارد فضای روابط فرهنگی بین ملتها کنیم.
دکتر خورشا، عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبایي(ره)
مصری که در ذهن من است، مصری کامل از همه دورانهاست؛ مصر فراعنه، مصر یهودی، مصر مسیحی، مصر اسلامی، مصر فاطمی، مصر ایوبی، مصر مملوکی، مصر عثمانی، مصر پاشایی، مصر جمهوری، مصر نجیبی، مصر ناصری، مصر ساداتی، مبارکی، مرسی و السیسی. مصر اندیشه، علم، فرهنگ، هنر، ادب و ویژگیهای دیگری که این کشور دارد. مصر مردم؛ مصر عقادی، مصر تأویل و تفسیر فرمایشات نبی(ص) و صحابه؛ مصری که این تأویل در آن شکل گرفت که اگر حاکم جائر شد، باید برای او توبه کنیم نه اینکه علیه او خروج کنیم. بنابراین، اندیشمندی مصری بیان میکرد که تنها در صورت کفر حاکم میتوانید علیه او قیام کنید. مصر الازهر، مصر جهادی، مصر سلفی، مصر اعتدالی و میانهرو، مصر داری فرهنگ عمومی، مصر تسامح و تساهل. حال آیا این تنوع و گوناگونی به نفع مصر است یا به ضرر آن؟ آیا این نتیجه ذوبشدن مصریها در فرهنگهای دیگر است یا بازکردن درهای مصر به روی دیگر فرهنگها؟ پاسخ به این سؤال را بعداً خواهیم داد.
ما امروز در برابر شخصیتی که زاییده ی این فرهنگ و تمدن و گوناگونی است قرار داریم که درباره ی او نظرات و دیدگاه های مختلفی وجود دارد. شخصیتی که درباره ی او مناقشه و اختلافات زیادی مطرح شده است. شخصیتی که دیگران درباره ی او در زمان ناصر با احتیاط صحبت میکردند و بعدها چپیها او را شخصیتی اصلاح گر که همپیمان دیکتاتورها بوده معرفی میکنند و لیبرالهای مصری او را شخصیتی میشناسند که دشمن آزادیهای فردی و دموکراسی است. همچنین راستهای مذهبی او را دشمن دولتهای دینی میدانستند. ناصریستهای مدرن در زمان سادات، او را شخصیتی توطئهگر قلمداد میکردند. هرکس با توجه به نگرش خود به او نگاه میکرد.
بله اختلافات و تناقضات زیادی درباره ی او در گروههای فکری مختلف وجود دارد. او حتی پس از مرگ جمال عبدالناصر به وی و اندیشههایش وفادار بود. او اقدامات اشتباه ناصر را توجیه میکرد و از مواضع عبدالناصر دفاع میکرد. لذا بسیاری وی را در مشکلاتی که در نظام عبدالناصر وجود داشت، دخیل میدانستند. بسیاری افراد میان وی و نظامها و رژیمهای مختلفی که او در آن بوده است، تفاوتی نمیگذارند؛ اما باید در صادرکردن احکام درباره ی افراد دقت داشته باشیم.
هیکل بهمثابه ی یکی از بارزترین شخصیتهای عربی جنبههای مختلفی داشته است. در کار خبرنگاری و روزنامهنگاری، حرفهای بود و در اواسط قرن بیستم چهرهای مهم و تأثیرگذار در مصر بود. در ساختاری قرار داشت که نزدیکترین فرد به رییس کشور بود و این دو با هم کار و فعالیت میکردند و او از همه ی اسرار و بحرانهای آن دولت آگاهی داشت و در کنار ناصر بود و علاوه بر این، با شخصیتهای برجسته ی آن دوران آشنایی داشت. حضوری پیوسته در صحنههای فرهنگ و سیاست، چه در سطح داخلی و چه جهانی، داشت. بنابراین ستاره ی روزنامهنگاری به فرهنگ بسنده نکرد و یک شخصیت سیاسی و فرهنگی شد. ادیبان و محققان و مغزهای متفکر مصری را به سمت مؤسسه الاهرام جذب کرد و مانع اقدامات سازمان امنیت مصر علیه نویسندگان این مؤسسه شد. در مواقعی که این نویسندگان بهدلیل نوشتههایشان گرفتار میشدند، برای گسترش حق، فکر و اندیشه در روزنامه ی الاهرام تلاش میکرد.
او بر ارتباطات و تعاملات فکری و فرهنگی میان ملتها تأکید میکرد. من چندین سال در دانشگاههای مختلف مصر حضور داشتهام. ما در آنجا به دنبال ایجاد پلهای ارتباطی میان تهران و قاهره هستیم. در حال حاضر چندین گروه یادگیری زبان فارسی در مصر در مقاطع مختلف داریم و 150 استاد زبان فارسی در مصر هستند. مصر، سرزمین مناسبی برای برقراری ارتباط میان ایران و جهان عرب است. نسخههای خطی فارسی بسیاری در کتابخانههای مصر موجود است. چه بسیار نویسندگان فارسی که کتابهایی را درباره مصر نوشتهاند. در گذشته که مرزهای ساختگی وجود نداشت، برای برقراری ارتباط، مشکلی وجود نداشت، اما امروز این مرزها وجود دارند که مانع هستند. من در اینجا بر ارتباطات دانشگاهی و فرهنگی میان ایران و مصر تأکید میکنم.
جناب آقاي جودکی، رایزن اسبق ایران در مصر
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا...» در این آیه بیان میشود که هدف این است که شما یکدیگر را بشناسید. اما متأسفانه علیرغم این توصیه، نه عربها ما را میشناسند و نه ما عربها را. ما دو شخصیت را میشناسیم: محمد حسنین هیکل و خالد استامبولی. هر دو شخصیت، تأثیر زیادی داشتند. در واقع فکر میکنیم که این دو را میشناسیم اما اینطور نیست، این دو را هم نمیشناسیم. خالد استامبولی، اسلامگرای مصری و سلفی بود که بهدلیل انتقادات تندی که علیه سادات داشت، او را ترور کرد. پس از این واقعه، خالد و بقیه دوستانش روانه ی زندان شدند و او اعدام شد. اما بسیاری از این افراد در زندان دچار دگردیسی شدند و کتابهایی نوشتند با عنوانهای بازنگری و عقایدشان متحول شد. در یکی از این نوشتهها اعلام می کنند که سادات شهید شد! این گروه پس از انقلاب مصر و پس از مبارک و آزادیشان از زندان حرفهای تندی علیه تشیع زدند. این بخشی از رفتارهای گروه الجهاد بود.
حسنین هیکل در دورهای 60 ساله با ایران در ارتباط بود. کتابی که درباره ی ملیشدن نفت در ایران نوشت بر روند ملیشدن کانال سوئز مصر اثر گذاشت. در زمان عبدالناصر چهار گروه اسلامگرا وجود داشتند: اول، الازهر: یک اسلام سنتی که حاکمیت مصر را بهمنزله اولیالامر به حساب میآورد و از شیعه ی اعتقادی دفاع و از شیعه ی سیاسی انتقاد میکند؛ دوم، متصوفه ی مصر: به طور سنتی هم به شیعه نزدیک هستند و هم به سنیها و کلاً به سیاست کاری ندارند و سکولارند؛ سوم، اخوان المسلمین که از 1928 تا کنون مراحل گوناگونی را طی کرده است و آنچه در اواخر نشان داد این بود که با ایران رابطه ی خوبی نداشت؛ و چهارم، سلفیهای مصر که موضعگیری تندتری نسبت به ایران دارند و هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ اعتقادی از ایران انتقاد میکنند.
میخواهم بگویم در مجموع؛ اسلامگرایان مصر به ایران نزدیک نبودند اما ناصریستها و تئوریپردازان آنها یعنی هیکل بیشتر به ایران خدمت کردند. هیکل هم با سادات مخالف بود اما مانند گروه الجهاد مشی مسلحانه در پیش نگرفت. او هم به زندان افتاد و تنها عربی بود که علیرغم اینکه عالم اسلامی نبود، از تقلید دفاع میکرد. او تنها کسی بود که علیه طرح هلال شیعی از سوی ملک عبدالله اردنی واکنش نشان داد. او بود که اعتقاد داشت اختلاف میان شیعه و سنی از دردناکترین مسائل تاریخ اسلام است.
ما مصریها را نشناختیم و آنها هم ما را نشناختند. لذا نباید بر اساس آنچه به آن علم نداریم عمل کنیم. همانطور که خداوند فرموده است نمیتوانیم بر مبنای ظن و گمان عمل کنیم. باید ببینیم بین این دو شخصیت مصری کدام بیشتر به منافع ملی ما خدمت کردند و باید تکریم شوند؟ اکنون گفتمان سلفی تندرو با واکنش روبهرو شده و بر ماست که از آنها حمایت نکنیم. آیا جا ندارد نام خیابان خالد استامبولي را به نام محمد حسنین هیکل تغییر دهیم که خدمات او بسیار بیش از خالد بوده است؟
حجتالسلام اکبری، دبیر نشست دوم
دو سخنران بیشتر به مسائل مصر پرداختند و مباحث خوبی در این زمینه بیان شد. البته اگر این مباحث در نشست بعدی ارائه میشد، بهتر بود. باید از نگاه فرهنگ وارد شویم. پیوندهای فرهنگی، زیرساخت رفتارهای سیاسی است. باید از منظر فرهنگ به هیکل نگاه کنیم. امیدوارم از این رهگذر بتوانیم در وهله ی نخست به تعارف و آشنایی برسیم و درگام بعد به تفاهم و سپس به تعامل و عمل مشترک دست یابیم.
تعلیق آقاي تسخیری
به نظر من میان حقایق و جریحهدارکردن احساسات باید تفاوت قائل شویم. جایگزینکردن نام یک خیابان باعث تحریک مصریها میشود. اگر آنها با ما بدی کردند، ما که نباید جواب آنها را با بدی بدهیم و دل آنها را نسبت به خود چرکین کنیم؛ چرا که جدایی ما تنها به نفع اسراییل و کشورهایی است که بر ضد امت اسلامی هستند. لذا پیشنهاد من آن است که گروهی از محققان و پژوهشگران، افکار و روش کاری هیکل را بررسی کنند و یک ماده درسی و یک کتاب درسی ایجاد شود تا در دانشگاهها ارائه شود. با این کار هم نام او ماندگار میشود و هم طرف مصری احساساتش علیه ما برانگیخته نمیشود.
صمدی خوشخو
بنده نسبت به نوع تقسیم آقای جودکی درباره جریانهای اسلامگرای مصری نقد دارم و این تقسیمبندی نیازمند تغییر و دقت بیشتری است. ضمن اینکه همانطور که میدانیم، الازهر در ماههای گذشته حتی از شیعه اعتقادی هم حمایت نمیکند و دستور تنقیح کتابهای شیعه را داده است و از طریق رسانهها هم فشار زیادی میآورند. رییس دانشگاه الازهر به ریاست کمیته ی مبازره با تشیع منصوب شده لذا نه تنها از شیعه سیاسی بلکه از اعتقادی هم حمایت نمیکنند.
نشست سوم
مناسبات سياسي ايران و جهان عرب، انديشه محمد حسنين هيكل
دکتر صباح زنگنه، دبیر نشست سوم
ما به طور تصادفی نمیتوانیم وارد چنین مباحثی شویم و اظهار کنیم که نسبت به عربها شناخت پیدا کردهایم و همینطور عربها. آنها هم نمیتوانند بگویند نسبت به جامعه ی ایرانی شناخت پیدا کردهاند. برای این مسئله، به نشانههای واضح و مشخص نیاز داریم تا به ما برای شناخت کمک کنند. این نشانهها میتوانند شخصیتهایی باشند که از خود آثاری بر جای گذاشتهاند. البته نمیتوان گفت که یک شخص نماینده ی کل جامعه است اما آن شخص را میتوان نماینده ی بخشی از جامعه دانست.
شخصیت محمد حسنین هیکل میتواند بیش از یک نشانه به ما کمک و یاری رساند. او یک قرن زیست؛ در قرنی که سرشار بود از تحولات و موفقیتها و ناکامیها. او جنگها و صلحها و جریانات فکری زیادی را درک کرده بود. لذا میتواند آینه بسیاری از رخدادهای دوران خود باشد. او تنها یک شهروند مصری نیست، هرچند در مصر رشد کرد و وفات یافت، اطلاعات زیادی از دنیا و کشورهای مختلف داشت. میتوان گفت گنجینهای از اسرار در دلش نهفته بود. ما چه با ایشان همعقیده باشیم و چه نباشیم، او یک نشانه ی برجسته ی در مصر و در کنار شخص جمال عبدالناصر بود. اما امروز وارد برهه ی جدیدی از تحولات جهانی شدهایم و کشورهای ما هم در این تحولات به سر میبرند؛ حال به عنوان بازیگر یا به عنوان بازیچه. میخواهم شما را متوجه چالشهای پیش رو بکنم و مایلم دوستان میهمان و کارشناسان از این دریچه به شخصیت هیکل بنگرند.
دکتر عده فلاحی، پژوهشگر الجزایری
از رئیس جلسه و نیز ریاست و دستاندرکاران دانشگاه علامه طباطبایی(ره) و کسانی که در جمهوری اسلامی ایران ما را میزبانی کردند تشکر میکنم. من از یک کشور افریقای شمالی آمدهام، از الجزایر که کشوری تکثرگراست، مثل تونس، مغرب و لیبی. در کشور من میگویند: هركس را باید بر اساس دیدگاهی که دارد، ارزیابی کرد. ما در الجزایر بهراحتی تسلیم یک شخصیت نمیشویم، آن شخص هرکس میخواهد باشد. چرا که اعتقاد داریم یک فرد، هر که میخواهد باشد، ممکن است درست یا غلط تشخیص دهد. ایرانیها هم اینگونه هستند و بهراحتی تسلیم یک شخصیت سرشناس نمیشوند؛ بهخصوص در برهه ی پس از انقلاب اسلامی اينگونه بوده است.
همانگونه که میدانید، الجزایر در تأیید انقلاب اسلامی ایران پیشتاز بود و وزیر امور خارجه ی ما از نخستین مقاماتی بود که به ایران آمد. من نیز مشاور وزارت امور دینی بودم، لذا از موقعیت یک سیاستمدار صحبت میکنم و دید واقعبینانهای نسبت به مسائل دارم. مولود قاسم در سفر خود پس از انقلاب به دیدار امام خمینی(ره) رفت و با ایشان صحبت کرد. او در این دیدار با زبان فارسی با امام صحبت کرد و امام هم در پاسخ او با زبان عربی صحبت کردند و این نشانه ی خوبی است از منظر پذیرایی و خوشامدگویی به میهمان (مولود قاسم به امام گفته بود که اگر با زبان آمازیقی صحبت کنم، حتی از طایفه ی جنیان نمیتوانید مترجم پیدا کنید).
برخی از دوستان گفتند که اختلاف میان فرهنگ ایران و جهان عرب نیست. خیر اختلاف و تفاوتهایی هست و این طبیعی است. من با دوستان درباره ی اینکه حسنین هیکل یک روزنامهنگار واقعگرا بوده اختلاف دارم، چرا که او در برههای بر اساس اطلاعات نادرست نزدیک بود در روابط میان مغرب و الجزایر فتنهگری کند. بنابراین مسئله حاکی از آن است که در موارد دیگر هم میتوانسته دچار خطا شود. لذا چهره ی ایشان را مقدس جلوهدادن درست نیست.
بر این باورم که بسیاری از حوادث که بهعنوان پیروزیهای ناصر و موفقیتهای او یاد میشود چنین نبوده است و او از ناصر تعریف و تمجیدهای زیادی کرده است. شاید حضار با من همعقیده نباشند. لذا در نوشتههای او باید بازنگری کنیم. با این حال، بوتفلیقه در هنگام مرگ او بهدلیل گرایشی که هیکل نسبت به محور مقاومت و ضدیت با صهیونیسم داشت، پیام صادر کرد. کشور الجزایر بهدلیل مواضع و طرفداریهایش از مقاومت، تحت فشارهای مختلف قرار میگیرد.
در حال حاضر وزارت دیانت با وزارت همتای خود در ایران، رابطه خوبی دارد و در سفر وزیر من هم همراه او بودم و بهدلیل گفتوگوهای خوبی که شد، وزیر ما خواست در نماز جماعت مأموم باشد و نه امام. میخواهم ارزش موضع یک مسئول را ذکر کنم که چه قدر میتواند مؤثر باشد. در وزارت اوقاف و خارج از محدوده وزارت فرهنگ، ادارات زیادی هست که امکان همکاری را فراهم میکند تا به دور از مسائل سیاسی به گفتمان خود ادامه دهیم.
اما درباره ی اظهارت شیخ الازهر که یکی از دوستان به آن اشاره کرد، باید بگویم این مسائل نه تنها بر سیاسیون حتی بر برخی از قلم به دستان و علما هم تأثیر داشته است. یکی از مصریها در پاسخ به شیخ الازهر گفته بود، شیخ باید در بررسی کتابهای داعش وقت خود را صرف میکرد و نه کتابهای شیعیان. شخصیت الجزایری که به دنبال تقریب میان ایران و کشورهای عربی و نیز تقریب مذاهب بود، مالک بن نبی رحمهالله بود. او در معرض فشارهای زیادی بود و به او اتهام تشیع زدند. کار او سیاسی نبود، بلکه هدفش نزدیککردن دیدگاهها بود، لذا اگر روی طرحهایی مثل طرح مالک بن نبی سرمایهگذاري کنیم مطلوب خواهد بود، اما به طور کلی هرچند درباره شخصیت هیکل نظرات متفاوتی وجود دارد شخصیتی قابل توجه است.
صباح زنگنه، دبیر نشست سوم
من مطالب دکتر فلاحی درباره اینکه هر کشوری ویژگیهای خود را دارد، قبول دارم و ما هم این ویژگیها را محترم میشماریم. با چند تن از شخصیتهای برجسته ی الجزایر دیدار داشتهام و تأکید میکنم که هیچ چیز نباید برای تحریک میان مسلمین مطرح شود.
دکتر قهرمان سلیمانی، معاون پژوهشی و آموزشي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
بنده چند نکته را عرض میکنم. اول اینکه برای ما که بیش از نیم قرن در جهان پرتلاطم زندگی کردهایم، هیکل شخصیت خیلی مؤثری بود. او معمار ذهن و فکر ما بود. در ایام انقلاب اسلامی، بیشترین رجوع را به اندیشههای او داشتیم. از این حیث مدیون او هستیم. اهميت این نشست در این است که ببینیم امروز چقدر از فضای رسانهای کشورهای اسلامی در دست مسلمانان است. امروز این فضا در اختیار بیگانگان است و هیکل با فعالیت خود، این خلأ را پر میکرد. بله حسنین هم خطا داشت اما اگر اقدامات او را در کفه ی ترازو قرار دهیم، تردیدی نیست که تأثیر او مثبت بوده است.
نکته ی دوم اینکه هیکل یکی از خوششانسیهای قرن ما به حساب میآید. کمتر نسلی به اندازه ی نسل ما در معرض حوادث و رخدادهای تاریخی قرار میگیرد. از جنبشهای چپ و ناسیونالیستی عرب، تا جنگ اعراب با اسراییل و پیمان کمپ دیوید و شکلگیری جریانهای اسلامی و... او دو چیز را به ما آموخت: اول، اعتدال در مشی: او شخصیتی معتدل و منصف است که دور از خطا نیست، اما معدل او در این زمینه مطلوب است. دوم، وقتی همه چیز در حال تغییر و تحول بود، او یک خبرنگار عرب باقی ماند و تغییر نکرد. استقلال ذهن و ضمیر خود را حفظ کرد. بر جهان افکار دوره خود تأثیر گذاشت.
نکته دیگر تصویر و شناختی است که از ایران داشت. او میدانست که از درون این فرهنگ یک خیزش به وجود خواهد آمد. لذا به ایران و حوادث آن توجه میکرد. او صدای یک فرهنگ بود. انصاف و عدالت داشت و استقلال در رأی داشت. ما به احترام او تمام قد میایستیم.
خانم دکتر اشرف بروجردی
این نشست فرصت مناسبی است تا درباره ی هیکل یک بازخوانی داشته باشیم. البته جناب آقای سلیمانی به نکات بسیار مهمی اشاره کردند. هیکل میخواست مصر را در عرصههای مختلف در جهان اسلام و دنیا مطرح کند اما متأسفانه بهدلیل شرایطی که در آن دوران بود شاید کمتر خواستهاش محقق شد. من یک ارزیابی روی دیدگاههای او در روزنامه ی الاهرام داشتم. یکی دو مورد از نظریات او را استخراج کردم. شاید بتواند به ما در شناخت او کمک کند.
میگوید صحنه ی سیاست شاهد سه پروژه است و یک نیم پروژه. پروژه ی نخست، غرب است که بسیار مصمم است و ابزارهای لازم را هم در اختیار دارد. پروژه ی دوم، متعلق به ترکهاست که خیلی بلندپروازانه تبیین شده. سومین پروژه متعلق به ایرانیان است که از فاصله دور تغییرات را رصد میکنند و نیم پروژه متعلق به اسراییل است. به عقيده او این نیم پروژه سهمگین است، اما آیندهای برای آن متصور نیست، چرا که معتقد است اسراییلیها فریفته ی خطای دید و یک سراب هستند و اين خلأ به دلیل فروريختن ناسیونالیسم عربی به وجود آمده و آنها را فریفته است. اما در پروژه ی نخست، غرب به دنبال آن است که منطقه را به صحنه ی جدال مسلمانان و به طور مشخص شیعه و سنی بدل کند و این طرح را از بعد از فروپاشی نظام شاهنشاهی در ایران دنبال میکند. البته میگوید حامیان این پروژه با شاه هیچ مشکلی نداشتند. او اظهار میدارد که ما در برابر تجزیه نوین جهان عرب هستیم و بهدلیل همین نقشههاي جدید در حال طراحي است. او بر اساس این دیدگاه میخواهد تصویری از جهان اسلام متشکل از ترکیه، عربها و ایران ارائه دهد. او ادامه میهد که ناسیونالیسم عربی، رنگ باخته است. هرچند رویکرد ناسیونالستی باعث بیرون راندن استعمار شد اما این با تفکیک در دولت عثمانی همراه بود.
به هر حال، ما ایدهپرداز هستیم و جمع شدهایم تا مسیر بهتری رقم بزنیم. بر اساس این آیه قرآن که «تعالوا الی کلمه سوا بیننا و بینکم...» البته هرچند خطاب این آیه به اهل کتاب است، باید الگو بگیريم. ما علاوه بر دین، مشترکات زیادی با عربها داریم که با تكيه بر آن ها میتوانیم آینده ی بهتری را رقم بزنیم.
دکتر دهقان، رئیس اداره اول خاورمیانه وزارت خارجه
از آقای صباح زنگنه و شرکتکنندگان در این نشست تشکر میکنم. دوست دارم یک نکته را از بُعدی دیگری عرض کنم و بسیار کوتاه سخن خواهم گفت. جناب هیکل توفیقات زیادی داشت. یکی اینکه عمر طولانی داشت و دهها کتاب، مقاله، مصاحبه و... از خود بر جای گذاشت که از برکات او بود. نکتهای که میخواهم تأکید کنم، این است که هیکل هم نسبت به مصر و هم نسبت به جهان عرب و نیز جهان اسلام آشنایی خوبی داشت.
او همچنین با ايران آشنا بود. جزو کسانی بود که هم با شاه مصاحبه کرده بود و هم با امام خمینی(ره). وی یکی از دقیقترین تحلیلها را از تحولات ایران داشت. نکته ی مهم این است که بسیاری از مسئولان جهان عرب به ما گفتهاند که شما توانستید علیرغم اختلافات با غربیها با آنها گفتوگو کنید، چرا نمیتوانید برای منطقه گفتوگو کنید؟ مشکلی که ما داریم این است که طرف مقابل را خوب نشناختیم. ما طرف اصیلی در جهان عرب نداريم تا بتواند با ما صحبت کند. ما دنبال یک طرف اصیل و اصلی برای گفتوگو هستیم. مثلاً عربستان سعودی نمیآید با ما گفتوگو کند.
هيكل اظهار میداشت که غرب و امریکا در حال شیطنت در جهان اسلام هستند. این نشاندهنده ی اصالت فكر هیکل است. این به آن معنا نیست که همه ی اقدامات او درست است. او یک سیاستمدار و شخصیت فرهنگی صرف نبود، بلکه شخصیتی جامع و فراگیر بود. بحث دیگر، تازگی و نوآوری همیشگی او بود. در نتیجه پیشنهاد میکنم بر گفتوگو میان ایران، ترکیه و مصر، کشورهایی که هیکل بر آنها تأکید میکرد، تأکید داشته باشیم.
بیانیه و اختتامیه همایش
بیانیه پایانی اجلاس بررسي آرا و انديشههاي حسنين هيكل
نشست گراميداشت شخصيت و بررسي آراء و انديشه ی محمد حسنين هيكل در تاریخ 22 اردیبهشت سال جاری با حضور دهها تن از استادان، دانشجويان و فرهنگپژوهان در دانشگاه علامه طباطبايي(ره) و با مشاركت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي برگزار شد. اين نشست با هدف تجليل از شخصيت، بررسي آراء و انديشههاي اين متفكر مصري و ايجاد رويه و برگزاري همايشهاي منظم و مستمر، جهت نكوداشت شخصيتهاي مسلمان و متفكر جهان اسلام، كه در مسير گسترش و تقويت تعاملات و همكاريهاي فكري و فرهنگي در درون امت اسلامي تلاش ميکنند، برگزار شد.
در پايان اين نشست، موارد ذيل اعلام ميشود:
1. از ریيس دانشگاه علامه طباطبايي(ره)، استادان دانشكده ی ادبيات و زبانهاي خارجي اين دانشگاه و كاركنان اين نهاد به جهت ميزباني اين نشست تقدير و تشكر ميشود.
2. شركتكنندگان در اين نشست از شخصيت محمد حسنين هيكل بهمثابه ی نماينده ی تعاملات فكري و فرهنگي جهان عرب، تقدير کردند و شخصيت ايشان گرامي داشته شد. نقش اين متفكر در بيدارسازي جوامع مسلمان و نخبگان جهان عرب نسبت به ايران و انقلاب اسلامي، كمك در ايجاد رابطهاي مبتني بر تفاهم و احترام دوسويه بين جهان عرب و جامعه ی ايران و بيدارسازي تودههاي عرب، بيبديل و قابل ستايش است.
3. وجود چالشهاي عمده ی افراطگرايي در منطقه و شرايط پيچيده در جهان اسلام، ضرورت ارتباطات فكري و فرهنگي هرچه بيشتر بين جامعه ی فرهيخته ی ايراني و نخبگان جهان عرب را بيش از پيش آشكار کرده است.
4. پرورش نخبگان فرهنگي، تقويت جريان معتدل و عقلگرا، اقتضا ميکند از شخصيتهاي برجسته ی فكري و فرهيختگان جوامع مسلمان به نحوي شايسته تقدير شود. به اين جهت، مقرر شد هر ساله يك يا چندي از اين نخبگان مؤثر، كه تلاشي سازنده در تقويت ارتباطات و تعاملات فكري و فرهنگي در كل امت اسلامي داشتهاند، شناسايي شوند و از آنها تقدير و تجليل شود.
5. مقرر شد با كمك نهادهاي علمي، دبيرخانه ی منسجمي با عنوان «دبيرخانه گفتوگوهاي فرهنگي ايران و جهان عرب» تأسيس شود تا فرايند گفتوگوهاي بين فرهنگي دو ملت را در قالب ارتباطات منظم و به هم پيوسته از نخبگان دانشگاهي، انجمنهاي علمي و مدني، به پيش برد.
6. مقرر شد در راستاي نشر تفكر اعتدالگرا و فراهمسازي تعاملات فكري و سازنده ميان نخبگان ايراني و عرب، فصلنامهاي با موضوع تعاملات فكري- فرهنگي ايران و جهان عرب منتشر شود.
7. جهت همانديشي و تعامل رودرروي نخبگان فكري ـ فرهنگي ايران و جهان عرب، تشكيل و برگزاري اولين «همايش گفتوگوي فرهنگي ايران و جهان عرب» در مهر ماه سال 1395 بسيار ضروري و مهم ارزيابي ميشود.