نقش وظرفیت های سازمان همکاری اسلامی در گفتگوی ایران وجهان عرب - سیامک قیاسی چکیده:
سازمان همکاری اسلامی سازمانی منطقه ای است که رویدادهای بعد از شکست  ۱۹۶۷ میلادی  اعراب از اسرائیل و نیز هم زمان با آتش سوزی در مسجدالاقصی ( در ۲۱ اوت ۱۹۶۹)، زمینه را برای عملی ساختن طرح برپایی این سازمان فراهم ساخت. این سازمان با وجود فراز و نشیب‎های فراوان توانسته خود را به صورت یک نهاد بین‎المللی معتبر تثبیت کند. چنانكه از طرف سازمان ملل متحد نیز به رسمیت شناخته شده و پنجاه و هفت کشور اسلامی عضو این سازمان است. این کشورها که کشورهای خاورمیانه و نوعا آسیایی هستند، دارای تقابلات و اختلافات زیادی می باشند. براین اساس بازخوانی و بررسی نقش وظرفیت های سازمان همکاری اسلامی در گفتگوی ایران وجهان عرب مساله ای بایسته و ضروری است.این مقاله در صدد است ضمن پرداختن به جایگاه حقوقی سازمان همکاری اسلامی به عنوان یکی از ظرفیت های موجود زمینه ساز گفتگو وتامین صلح وامنیت را مطمح نظر قرار دهد. به نظر می رسد که این سازمان دارای ظرفیت ها و پتانسیل های قابل توجهی در راستای تثبیت گفتگوی ایران وجهان عرب است. هرچند با وجود این ظرفیت ها، سازمان نتوانسته نقش مهمی در حل اختلافات بین کشورهای عضو و صلح وامنیت منطقه ای ایفا کند. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی ــ توصیفی مبتنی بر  اطلاعات کتابخانه‌ای است.

کلید واژگان:
گفتگوی ایران وجهان عرب ؛ سازمان همکاری های اسلامی؛ امنیت منطقه ای و کشورهای اسلامی.

مقدمه:
صلح و آرامش را باید از نیازهای اولیه و بنیادی بشر دانست.  همواره انسان‌ها چه از نظر تئوريكي و چه به لحاظ راه‌حل‌هاي عملي در تلاش چاره‌جويانه براي رسيدن به صلح بوده‌اند.  از دیدگاه دانشیان علوم سیاسی صلح اصطلاح واژه ای به معناي حالت آرامش در روابط عادي با كشورهاي ديگر و فقدان جنگ و تهديد مي‌باشد.( الکیایی، 1993،ص643 ؛آشوری، 1366،ص225 ). مفهوم صلح ارتباط وثیقی با ترکیب واژه «همزيستي مسالمت آميز » دارد. «همزيستي مسالمت آميز » در روابط ميان كشورها و نظام‌هاي مختلف به معناي رعايت اصول حق حاكميت، برابري حقوق، مصونيت، تماميت ارضي هر كشور كوچك يا بزرگ و عدم مداخله در امور داخلي ساير كشورها است. (آشوری، 1366،ص327؛ علی بابایی و آقایی،1365،ص 273) برخورداری از امنیت را نیز می‌توان به عنوان طبیعی‌ترین حق افراد بشر تلقی کرد که مبنای سایر حقوق و آزادی‌های اساسی بشر است. درشرایط حساس و شکننده ای و تهدیدهای ویرانگری همانند فرقه گرایی، افراط گرایی، تروریسم و جنگ های ویرانگر داخلی،بایسته است در جوامع امروزی چند مذهبی، تعدد ملیتی و اختلاف فرهنگی گفتگو وهمکاری مشترک به عنوان برکتی از جانب خداوند، محور زندگی و فعالیت همه ادیان و مذاهب مختلف قرار گیرد. چنانکه آنچه به زندگی روزمره انسانها و در فعالیت و روابط آنها قوت بخش و باعث استحکام و ماندگاری و تعامل دوجانبه و چندجانبه آنهاست، گفتگوست. همه ما باید بپذیریم که تنها از طریق گفتگو و نه تهدید و نه تحقیر و نه تحریم و تنها با تکیه بر مشترکات گسترده ای که تمام ملت ها با یکدیگر دارند و با احترام به اصول حقوق بین الملل و با پذیرش حقوق و کرامت انسانی, جوامع و دولت ها ستون های بنای صلح را محکم تر سازیم و بر اساس موضع برابر و مصالح مشترک و احترام متقابل و با در نظر گرفتن منافع همه کشورها سازوکارهایی با ثبات تر را برای امنیت و صلح بین المللی طراحی کنیم.( متن مقاله دکتر ظریف در مجله دیپلماتیک سوسایتی همشهری آنلاین)
کشورهای اسلامی که بخش عمده از جهان را تشکیل می‎دهند با مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عمده‎ای روبرو هستند. چنانکه وجود تنوع مذهبی، نژادی، زبانی، قومی و قبیله ای زمینه ساز اختلافات و بی ثباتی در برخی ازکشورهای اسلامی شده و هزینه های زیاد اقتصادی و اجتماعی را بر این کشورها و همسایگان آنها تحمیل نموده است. مساله ای که مانع  توسعه و گسترش روابط میان کشورهای اسلامی شده و زمینه را برای مداخله قدرت های خارجی فراهم ساخته است. انجام اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشورهای اسلامی و مذاکره وگفتگو می تواند راه حلی برای همه طرف های درگیر و بازیگران منطقه ای باشد. چنانکه هر قدر ارتباط بین کشورهای منطقه بیشتر باشد و ارزش‏‎ها و فرهنگ های آنها همخوانی بیشتری داشته و رابطه ‎آنها بر اساس برابری باشد، امکان همگرایی بین آنها بیشتر می‎شود. از طرفی دیگر امروزه جهان اسلام با مسائل مختلفی دست به گریبان است. کشورهای غربی با پروژه اسلام هراسی بر پایه تبلیغات بسیار، سعی دارند که اسلام را دینی خشن معرفی کنند و تا آنجا پیش رفته اند که مسلمان را مترادف با تروریست مي دانند.(ممدوحی،۱۳۷۳، ص 19)چنانکه در درون جهان اسلام اختلاف افکنی میان فرق و مذاهب اسلامی اعم از شیعه و سنی، توطئه ای خطرناک است به گونه ای که در عراق، سوریه، لبنان، بحرین ویمن ما شاهد این توطئه هستیم و شیعه و سنی را در مقابل هم قرار داده اند و قصد دارند، این مساله را به کل جهان اسلام تسری دهند. در چنین وضعیتی جایگاه سازمان همکاری اسلامی به عنوان یک نهاد فراگیر بین المللی اسلامی بسیار حساس است. چنانکه منشور ملل متحد با اذعان به توان وظرفیت سازمان در زمینه سازی گفتگوی بین کشورهای عضو وحل فصل مسالمت آمیز اختلافات از سوی چنین نهادی قبل از رجوع به شورای امنیت را به اعضای سازمان ملل توصیه نموده است.(فصل هشتم منشور ملل متحد)
سازمان همکاری اسلامی نهادی بین‎المللی و مذهبی است که هدف آن همکاری گسترده بین دولت‎های عضو در زمینه‎های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. علت عمده تشکیل سازمان را باید در ناکامی رادیکالیزم عربی برای آزادی فلسطین، جنگ فاجعه‎آمیز ژوئن 1967، آتش ‎سوزی عمدی مسجدالاقصی و همچنین نیاز کشورهای اسلامی به یک تشکّل منطقه‎ای خودی، که بتوانند در آن به بررسی مسائل مبتلا به کشور های اسلامی بپردازند، دانست . (دفتر مطالعات سیاسی وبین المللی وزارت امور خارجه، ،1373،ص75) 
در همین راستا جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از مهمترین وموثرترین کشورهای جهان و موثر در منطقه که نقش محوری هم از جهت استراتژیکی و ژوپلتیک وهم از جهت جغرافیای وژئوفیزکیی وبه علاوه به عنوان کانون اصلی مکتب اهلبیت با گفتگوی سازنده  ضمن تصویر سازی ایجابی از کشورمان در محافل چند جانبه بین المللی ومنطقه ای زمینه را برای احقاق حقوق ایران اسلامی در مجامع بین المللی ومنطقه ای بر اساس هنجار ها وقواعد بین المللی فراهم می آورد. افزون بر این زمینه  متعهد سازی سایر بازیگران به ایفای تعهدات خود بر اساس قاعده الزام «الزموهم بما الزموا به انفسهم» فراهم می سازد.
براین اساس يکي از اولويت هاي مهم سازمان همکاری اسلامي، زمینه سازی جهت گفتگو وهمکاری مشترک و تلاش براي رفع تشنج وحل مسالمت آمیز اختلافات  ميان کشورهاي عضو سازمان بوده است. چنانکه سازمان همکاری اسلامی نهادی است که بالقوه می‎تواند گره‎گشای بسیاری از مشکلات کشورهای اسلامی در این راستا باشد. در این میان مسئله‎ای که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که چرا علی‎رغم قدرت وتوانایی بالقوه سازمان همکاری اسلامی برای حل مشکلات کشورهای عضو، این سازمان نقشی فعالی و تاثیرگذار در جهت حل مسالمت آمیز اختلافات کشورهای اسلامی نداشته و از پتانسيل ها و ظرفيت هاي خود در اين زمينه به درستي بهره نبرده است؟ 
در این پژوهش پس از تبیین جایگاه سازمان همکاری های اسلامی و توضیح مختصر در زمینه صلاحیت ها، ماموریت ها واهداف آن، به بازخواني مناقشات منطقه ای و نیازبه صلح وامنیت پایدار مي پردازيم. چنانكه در ادامه فرآيند پژوهش به نقش سازمان همکاری اسلامی   زمینه سازی گفتگو بین ایران و جهان عرب درتثبيت صلح وامنیت منطقه ای پرداخته و پارامترهای بازدارنده و دلايل عدم کارآیی سازمان همکاری اسلامی درصلح وامنیت منطقه ای را مورد بررسی قرار می دهيم.

1-    سازمان همکاری اسلامی (OIC)
اعتقاد به اتحاد به عنوان یک اندیشه در جوامع اسلامی از ارزشهای اساسی دینی وآموزه های اسلامی ریشه می گیرد و پایه های دینی دارد. تاکیدگزاره های قرآنی و روایی بر وحدت مسلمانان وچنگ زدن به ریسمان الهی  منبع الهام بخش بسیاری از رجال ونخبگان جهان اسلام ومایه و انگیزه اصلی حرکت در میان نیروهای سیاسی دین مدار بوده است؛« وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»(آل عمران ( 3 )،103)؛ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»(حجرات( 49 ) ،10)؛«وإِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ»  (مومنون ( 23 )، 52).
کوشش های افرادی همچون سید جمال الدین اسد آبادی(، ۱۲۷۵ - ۱۲۱۷ ه.ش)  نیزتلاشی در جهت تحقق بخشیدن به وحدت واخوت اسلامی واحیاگری دینی بوده است. چنانکه پیگیری اندیشه وانگاره اوتوسط افرادی مثل شیخ محمد عبده ( 1323 – 1266 ه.ق ) وعبد الرحمن کواکبی(۱۳۲۰ – 1265ه.ق) نیز در همین راستا و در جهت احیای تفکر وحدت اسلامی می باشد.( جبار عبد الخزرجی،2005، ص94 ) در یک فرآیند تاریخی نیز  با شروع جنگ جهانی دوم، دوره پی گیری افکار اسلام گرایانه ای که در آنها احیای خلافت اسلامی نیز مورد توجه بود، افول کرد و جهان اسلام، وارد دوره جدیدی از حیات سیاسی خود شد. واقعیات این دوره، اثرات عمیقی بر افکار سیاسی مسلمانان برجای گذاشت. اهم این واقعیت ها عبارت بودند از:
-  شکست مسلمانان در جنگ ۱۹۴۸ در فلسطین و تأسیس دولت صهیونیستی؛
-  تأسیس کشور اسلامی پاکستان در بخش های مسلمان نشین هند؛
-  آغاز عصر استعمارزدایی و استقلال تدریجی کشورهای اسلامی در منطقه؛
-  ظهور ناسیونالیسم به عنوان یک نیروی مهم سیاسی؛ (السید سلیم و بدوی السید،1376،ص14؛ سمیری1390،ص142)
بر این اساس نیروهای اسلام گرا در جهان اسلام خواهان تشکیل جبهه ای متحد از کشورهای اسلامی، در نظام موجود بین المللی بودند. حضور این نیروها، با تشکیل سازمان همکاری اسلامی، به نتیجه مشخص و ملموسی انجامید. البته تلاش های معاصر جهت تحقق این هدف، به دهه ۱۹۵۰ و تشکیل «کنفرانس عمومی اسلامی» که با کوشش مصر، عربستان و پاکستان در ۱۹۵۲ صورت پذیرفت، باز می گردد.(دکمیجان، 1377،ص76)
شکست اعراب از اسرائیل در سال ۱۹۶۷ میلادی و نیز هم زمان با آن، آتش سوزی در مسجدالاقصی در ۲۱ اوت ۱۹۶۹، زمینه را برای عملی ساختن طرح برپایی کنفرانس سران کشورهای اسلامی فراهم ساخت. با برپایی این کنفرانسی در رباط، کشور مغرب، بود که این حرکت صورت عملی به خود گرفت. در پایان این کنفرانس، اعلامیه ای منتشر شد که در آن آمده بود که « دولت ها و ملت های آنها مصمم اند هرگونه راه حلی درمورد مسئله فلسطین را که متضمن بازگشت قدس به وضع پیش از ژوئن ۱۹۶۷ نباشد، رد کنند».  در همین نشست نیز برنامه اجلاس های بعدی را تنظیم کردند که در اجلاس سوم وزیران خارجه، مارس 1972، در جده، منشور سازمان مورد تصویب قرار گرفت. به این ترتیب سازمان کنفرانس اسلامی، رسماً موجودیت یافت.(سیمبر،1390، ص155)
امروزه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی (OIC) در چهار قاره جهان پراکنده‌اند. جز آلبانی که کشوری اروپایی است و ترکیه که خود را کشوری اروپایی به حساب می‌آورد و سورینام که عضو آمریکایی سازمان است، دیگر اعضای سازمان از قاره آسیا یا آفریقا  هستند.(دفتر مطالعات سیاسی وبین المللی وزارت امور خارجه، 1373 ،ص11 ) در همین راستا حفظ صلح وامنیت پایدار از طریق گفتگوی بین کشورهابرای تمام دولت های منطقه واجد اهمیت است.کما اینکه سازمان همکاری اسلامی با تاکید بر ارزشهای ناب اسلامی بر ضرورت ارتقاء و تحکیم اتحاد وهمبستگی دول عضو در تامین منافع مشترک در عرصه بین المللی تاکید دارد(بند 1ماده  1 منشور سازمان همکاری های اسلامی)،همچنین وفاداری خود را بر اصول منشور ملل متحد و حقوق بین الملل اعلام داشته است.(بند 1ماده2 منشور سازمان همکاری های اسلامی) چنانکه سازمان از دهه نخست قرن جدید دو برنامه عمل در جهت همبستگی اسلامی و رویارویی با چالشهای پیش روی امت اسلامی تنظیم نموده است.() برنامه عمل نخست از سال 2005میلادی تا 2015 میلادی و برنامه عمل دوم از 2015 میلادی تا2025 میلادی برای اقدامات دول عضو در راستای تحقق اهداف واصول سازمان پیش بینی شده است.در هر دو برنامه صلح،امنیت و  گفتگوی بین کشورهای عضو وحل و فصل مسالمت آمیز اختلافات اولویت نخست سازمان اعلام شده است.
در برنامه عمل دوم شش هدف در کانون توجه سازمان در حوزه گفتگوی بین دول عضو وحل و فصل مسالمت آمیز اختلافات قرار گرفته است که عبارتنداز:
-    تحکیم وحدت وهمبستگی اسلامی
-    مقابله با تروریسم،خشونت، افراطی گری،تندروی،فرقه گرایی وتقویت انسجام میان جوامع
-    دیپلماسی پیشگیرانه،حل اختلافات واقدامات صلح بانی
-    توسعه حقوق اقتصادی سیاسی ورفاه جمعیت های اسلامی در دول غیر عضو سازمان همکاری
-    حل وفصل مسالمت آمیز اختلافات جامو وکشمیر با هند در چاچوب قطعنامه ملل متحد
در برنامه عمل برای تحقق هر یک از اهداف فوق تمهیدات وراهکار های عملی پیش بینی شده است.ایران در هر دو برنامه عمل حضور فعال داشته است وبا ارئه پیشنهادات تغییراتی در بندهای برنامه به عمل آورده است.تاکید بر ابعاد حاکمیت مطلوب سیاسی واقتصادی، اقدامات اعتماد سازی دو جانبه از جمله پیشنهادات ایران در جهت تقویت صلح وامنیت و گفتگوی بین دول عضو وحل و فصل مسالمت آمیز اختلافات در چارچوب سازمان است.()
 
2. مناقشات منطقه ای و نیازبه صلح وامنیت پایدار
مناقشه یا منازعه به عنوان پدید‌ه‌ای که منعکس کنندة کنش و واکنش ملت‌ها، دولت‌ها، گروه‌های اجتماعی و افراد بر سر منافع، ارزش ها و امیال می‌باشند، تجلی ترکیب سه اصل جغرافیا، سیاست و قدرت است.(پیشگاهی فر ،1392، ص134؛ فریدی عراقی،1389، ص 8) شدت منازعات در نقاط مختلف جهان بسته به میزان اهمیت استراتژیک هر منطقه متغیر است. البته همه مناطق ژئوپلتیک جهان کم و بیش منازعه و کشمکش را تجربه کرده اند. برخی مناطق جهان به لحاظ اهمیت ژئوپلتیکی که برای امنیت جهانی دارند، مورد توجه ویژه هستند و ایجاد نا امنی در آن‌ها به سرعت به خارج از منطقه گسترش می‌یابد و چه بسا امنیت جهانی را نیز با خطر مواجه می‌سازد. آشکار است که درگیری و منازعه در این مناطق تفاوت بسیاری با مناطقی که دارای درجه پایین تری از اهمیت هستند، دارد. منطقه خاور میانه که در گستره جغرافیایی جنوب غربی آسیا وشمال آفریقا واقع شده به عنوان یکی از مناطق استراتژیک جهان و البته پر مناقشه ترین مناطق نیز به شمار می‌آید. درگیری فلسطینی تباران و جبهه مقاومت با رژیم اسرائیل،کنش های همراه با خشونت بنیادگرایان مسلمان درعراق، سوریه، لبنان و افغانستان، اعتراضات مردمی در بحرین، لشکر کشی رژیم سعودی به یمن، تجزیه طلبی قوم گرایانه برخی قومیت ها از جمله اکراد، اختلاف افکنی و درگیری های مذهبی میان فرق و مذاهب اسلامی اعم از شیعه و سنی و قومی نمونه هایی از این مناقشات هستند.
براین اساس مناقشات چند ساحته ای که در این منطقه وجود دارد در کنار زمینه های منطقه ای و فرا منطقه ای که موجبات تشدید این مناقشات را فراهم می کند بر نیاز مبرم به صلح و اندیشه ها و آرمان های صلح طلبانه وگفتگوی بین دول منطقه تاکید می کند. ضروری است با شکل گیری گفتمان منطقه برای ایجاد صلح و امنیت و اقدامات عملی در این زمینه برای شکل گیری صلحی فرا گیر و امنیتی پایدار تلاش و مجاهدت شود. توضیح آنکه صلح فراگیر و امنیت پایدار منطقه ای در سطوح مختلفی متصور است. در سطحی از صلح سعی می شود که مردم کشورهای منطقه به بایستگی نهادینه شدن امنیت و ارزش ذاتی صلح پی برده و همسو با این ارزش اقدام کنند. درسطحی دیگر کشورها و حاکمیت ها در مناسبات ملی و فرا ملی رویه ای صلح طلبانه را بر می گزینند. چنانکه در سطوحی با تاکید بر گزاره ها و آرمان های صلح طلبانه ادیان و مذاهب ضمن نفی مطلق گرایی موجبات دیگر پذیری منطقه ای پیروان ادیان و مذاهب فراهم می شود.( قربانی شیخ نشین،1390،ص95)
براین اساس منطقه خاورمیانه منطقه ای بحران زده و دارای مناقشات فراوانی مذهبی و قومی است. چنانکه این مناقشات دارای زوایا و علل پیدا و پنهان در ابعاد ملی و فرا ملی، منطقه ای و فرا منطقه ای می باشد.بی شک یکی از روشهای مهم رفع تعارض با کشورهای دیگر دیپلماسی است.در این روش،تلاش می شود ازجمله با مذاکره که یکی از مهمترین ابزارهای دیپلماسی است،درگیری ونزاع های احتمالی در فضای گفتگو حل وفصل شود.مذاکرات معروف ایران با شش قدرت جهانی مربوط به مسائل هسته ای که منجر به توافق موسوم به برجام در سال 1394ه.ش. شد،می تواند الگوی کشورهای منطقه که مستقیم ویا غیر مستقیم درگیر مخاصمات درون خانوادگی شده اند،باشد.چراکه در تمامی اطراف دعوی داعیه اسلام ومسلمانی دارند.
3- سازمان همکاری اسلامی وصلح وامنیت منطقه ای
ایجاد و توسعه همبستگی اسلامی بین کشورهای عضو و حمایت از مسلمانان جهان از مهمترین اهداف و ماموریت های سازمان همکاری های اسلامی است. ماده دو منشور این سازمان بر هماهنگی کشورهای اسلامی در زمینه حفاظت از اماکن مقدسه، دفاع از حقوق فلسطینی‎ها، دفاع از صلح و امنیت بین‎المللی و همکاری کشورهای عضو در زمینه‎های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مبارزه با استعمار و تبلیغات نژادی، به کار بردن شیوه‎های مسالمت‎آمیز برای حل اختلافات بین‎المللی، تساوی کامل بین اعضا، احترام به حق حاکمیت یکدیگر و عدم دخالت در امور داخلی کشورهای عضو تأکید دارد. در مقدمه اساسنامه سازمان نیز چنین مقرر شده است که هدف کشورهای عضو تلاش جمعی جهت تامین صلح جهانی است به نحوی که امنیت،آزادی وعدالت برای مردم مسلمان وکلیه جهانیان فراهم گردد. (ابوزید1376،ص18) در بند چهار بخش الف ماده دو اساسنامه نیز تاکید می گردد اعضای سازمان همکاری اسلامی اقدامات لازم را جهت صلح و امنیت بین المللی مبتنی بر عدالت انجام خواهند داد. 
این مهم همسو با آموزه های منشور سازمان ملل  است که بر اهمیت نهادهای منطقه‎ای در راستای پاسداشت صلح تاکید می کنند. براساس مقرره پنجاه دو، پنجاه سه و پنجاه چهار منشور ملل متحد همکاری و تعامل سازمان های منطقه‎ای و سازمان ملل متحد در راستای پاسداشت امنیت و صلح بایسته و ضروری است. توضیح آنکه بند یک ماده پنجاه دو از منشور ملل متحد تاکید می کند که مقررات منشور به هیچ وجه نباید مانع وجود موافقتنامه‎ها یا نهادهای منطقه‎ای برای انجام امور مربوط به حفظ صلح و امنیت بین‎المللی که متناسب با اقدامات منطقه‎ای باشد، گردد؛«هیچ یک از مقررات این منشور مانع وجود موافقتنامه‎ها یا نهادهای منطقه‎ای برای انجام امور مربوط به حفظ صلح و امنیت بین‎المللی که متناسب با اقدامات منطقه‎ای باشد نیست، مشروط بر اینکه این گونه موافقتنامه‎ها یا نهادها و فعالیت‎های آنها با اهداف و اصول ملل متحد سازگار باشد.»( بند 1 ماده 52 اساسنامه سازمان همکاری های اسلامی )
 چنانکه در راستای مشروعیت بخشی به نهاد های منطقه ای و داوری این نهاد ها در زمینه اختلافات و در راستای نهادینه کردن صلح و امنیت منطقه ای، در بند سوم ماده پنجاه دو به کشورهای عضو سازمان اجازه داده می شود که اختلافات خود را از طریق مراجعه به نهادهای منطقه‎ای حل کنند. همچنین در بند سه ماده  پنجاه دو نیز تاکید می شود که: «شورای امنیت حل و فصل مسالمت‎آمیز اختلافات محلی را از طریق این قبیل موافقتنامه‎ها یا نهادهای منطقه‎ای چه به ابتکار کشورهای ذی‎نفع و چه با احالة امر از طرف شورای امنیت، تشویق می‎کند.».
البته در جهت پیشگیری از عدم وقوع شرایط بحرانی تأکید میشود که فعالیت این سازمان‎ها باید به اطلاع شورای امنیت سازمان ملل متحد برسد؛«فعالیت‎هایی که به موجب موافقتنامه‎های منطقه‎ای یا به وسیلة نهادهای منطقه‎ای برای حفظ صلح و امنیت بین‎المللی انجام می‎گیرد یا مورد نظر است، باید در هر موقع به طور کامل به اطلاع شورای امنیت برسد».( ماده54 اساسنامه سازمان همکاری های اسلامی)
بر این اساس و با اعتقاد به آرمان پاسداشت صلح و امنیت منطقه ای و فرا منطقه ای، سازمان همکاری اسلامی از همان آغاز تلاش کرده که هویت و موقعیت خود را به عنوان نهادی پایبند به حفظ صلح جهانی و منشور ملل متحد تثبیت کند. از سال 1975م همکاری سازمان ملل متحد و سازمان همکاری اسلامی گسترش پیدا کرده است. در این راستا از سازمان همکاری اسلامی به عنوان ناظر برای شرکت در جلسات مجمع عمومی دعوت به عمل می‎آید. چنانکه شرکت دبیر کل دو سازمان در اجلاس‎ یکدیگر مانند اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی و مجمع عمومی ملل متحد و توزیع اسناد ملل متحد و سازمان همکاری اسلامی به عنوان اسناد یکدیگر، تصویب قطعنامه همکاری هر دو سازمان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز از جمله اقدامات تعاملی هر دو سازمان است. (مصفا، 1376، ص 813-812) براین اساس تلاش براي رفع تشنج، حل مسالمت آمیز اختلاف و ایجاد صلح و امنیت ميان کشورهاي عضوکه به صراحت در منشور سازمان مورد تاکید قرار گرفته است، همسو با منشور و آموزه های اساسنامه سازمان ملل متحد است.
شایان توجه است که سازمان همکاری های اسلامی در این راستا دست به اقداماتی زده است؛ از جمله این اقدامات می توان به موارد زیر اشاره کرد:
الف) اعلامیه کازابلانکا، تاسیس«کمیته سازش وآشتی منطقه ای»: 
این اعلامیه ثمره نشست چهارم  اجلاس همکاری اسلامی در روزهای 16 تا 19 ژانویه سال 1984 در شهر «دار البیضا»، در مراکش بود که به موضوع حل مسالمت آمیز اختلافات اختصاص داشت و بر تمایل کشورها ی عضو به تاسیس «کمیته سازش وآشتی منطقه ای  » به منظور پایان دادن به منازعات از طریق گفتگو وصلح تاکید کرده است.(شوشتری،1383،ص35)

ب) طرح تاسیس دادگاه بین المللی عدل اسلامی:
طرح تاسیس دیوان بین المللی دادگستری اسلامی درسومین کنفرانس سران اسلامی که درتاریخ 19 الی 22 ربیع الاول سال 1401 قمری ‎ در مکّه مکّرمه (طائف) مطرح شد. در این نشست دولت کویت‎ ‎پیشنهادی مبنی بر تشکیل دادگاه بین المللی عدل اسلامی در جایگاه مرجعی اسلامی برای‎ ‎داوری و حلّ و فصل عادلانه اختلاف ها میان دولت های اسلامی ارائه داد. ‎این پیشنهاد در کنفرانس سوم مورد بحث قرار گرفت و در نهایت نیز، اجلاس پنجم سال 1987 در کویت  قطعنامه ای در خصوص تأسیس این دادگاه، از سوی کنفرانس صادر و دیوان عدل اسلامی به‎ ‎صورت رکن چهارم سازمان به رسمیّت شناخته شد‎.( مؤتمر القمة الإسلامي،1987، قرار رقم 13/5 - س (ق.أ)). براساس اساسنامه، دادگاه عدل اسلامی با حضور هفت قاضی تشکیل و رسمیت پیدا می کند. چنانکه دادگاه می تواند دارای شعبات فرعی نیز باشد. اصولا انتخاب قضات دادگاه بین المللی عدل اسلامی درصلاحیت کنفرانس وزیران خارجه کشورهای عضو می باشد. ویژگی اساسی دیوان این است که شریعت اسلامی را به عنوان ابزاری جهت گسترش وتقویت چهار چوب حقوق بین الملل برای حل وفصل اختلافات در نظر گرفته است. چنانکه این نهاد قضایی از یک طرف به حل وفصل اختلافات اعضای سازمان و تفسیر منشور آن می پردازد(صلاحیت ترافعی) واز طرف دیگر، ارکان آن را با نظرات مشورتی خود یاری می کند.(صلاحیت مشورتی) (لومباردینی،2001،ص 163؛ المشاط و السید سلیم،1376،ص121 )

ج) مبارزه با افراط گرایی وتروریسم فکری :
با گسترش فعالیت های تروریستی در سطح جهان، سازمان همکاری اسلامی نیز همانند سایر سازمان های بین المللی مخالفت جدی خود را با این پدیده غیر انسانی اعلام داشته وبر ضرورت مبارزه جدی با آن تاکید نموده است.(السید سلیم ،1376، 168) از اجلاس ششم سازمان همکاری  اسلامی که روزهای 9 تا 11 دسامبر سال 1991 در داکا برگزار و در آن بر اتخاذ هماهنگی و همکاری بین کشورهای عضو سازمان، به منظور کنترل پدیده افراط گرایی وتروریسم فکری تاکید شد. 
چنانکه تصویب آيين نامه و برنامه اقدام مبارزه با تروریسم بین المللی از سوی سازمان همکاری اسلامی در واقع مهمترین مصوبه در زمینه مبارزه با تروریسم است که در آن ضمن تاکید بر مبارزه با تروریسم در اشکال مختلف آن از جمله علیه مردم بی گناه، حاکمیت و تمامیت ارضی وثبات و امنیت کشور ها، ضرورت همکاری های بین المللی و منطقه ای به خصوص میان اعضاء سازمان در مبارزه موثر باتروریسم را مورد توجه قرار داده است.(بلوچی،1378،ص 59)

د) تلاش برای رفع اختلافات بین دول عضو: 
توجه سازمان ملل متحد به سازمان همکاری اسلامی در راستای یاری گرفتن از سازمان‎های منطقه‎ای در جهت حفظ صلح و امنیت بین‎المللی و رفع اختلافات بین دول عضو پس از پایان جنگ سرد بیشتر شده است. به همین منظور در سال 1992 پطروس غالی(2016 - 1922) دبیر کل پیشین سازمان ملل متحد با توجه به مواد 52 تا 54 منشور ملل متحد از سازمان‎های منطقه‎ای درخواست کرد که فعالانه در امر برقراری صلح در جهان، سازمان ملل متحد را یاری کنند. سازمان همکاری اسلامی به عنوان یک نهاد منطقه‎ای از این امر استقبال کرد و همکاری‎هایی بین این دو نهاد پیرامون مسائل افغانستان، تاجیکستان، سومالی و بوسنی آغاز شد. البته سازمان همکاری اسلامی تلاش کرده در بحران‎های دیگری مانند جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، اشغال کویت توسط عراق، اختلافات داخلی افغانستان، نسل کشی در بوسنی و هرزگوین و بحران بالکان  نیز نقش موثر و فعالی در پیش بگیرد. (احمدی، 1376، ص 720)  براین اساس سازمان به نحو فعال وموثر در اختلاف و مناقشات بین دول عضو جهت حفظ صلح و امنیت بین‎المللی دخالت نموده است که عبارتند از :

1.جنگ تحمیلی عراق علیه ایران(از سال 1980الی 1988):
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از جمله اختلافاتی بود که سازمان تلاش هایی جهت حل وفصل آن به عمل آورد. چنانکه در همان ابتدای شروع این جنگ کمیته ای با عنوان «کمیته مساعی جمیله»  تشکیل داد.( مؤتمر القمة الإسلامي الرابع، 1984 م، قرار رقم 8/4 - س (ق أ)) این کمیته دوطرح جهت برقراری صلح بین دو کشور ارائه داد. اما سازمان در مجموع بدلیل نفوذ گسترده دولت های قدرتمند میانه رو عرب نتوانست به اتخاذ تصمیمات اصولی، عادلانه و منطبق با منشور سازمان مبادرت نماید. این سازمان با تاکید بر استقرار آتش بس، بدون عقب نشینی نیروهای متجاوز، عملا به جانبداری از طرف عراقی پرداخت. در اجلاس پنجم سران، سازمان ضمن حمایت مجدد از عراق به دلیل پذیرش قطعنامه ‎۵۹۸ شورای امنیت و سرزنش ایران به خاطر قبول نکردن آن، ضرورت برپایی سریع کنفرانس بین المللی صلح خاورمیانه را مورد تاکید قرار داد. هر چند تحولاتی در جهت واقع بینی سازمان نسبت به جنگ عراق علیه جمهوری اسلامی ایران در طول زمان متاثر از اقدامات نظامی دیده می شود. اما این اقدامات مصلحت اندیشانه با توجه به ساختار اقتصادی – نظامی کشورهای عضو و ناتوانایی آنها در اعمال فشار بر طرفین و مواضع حمایت گرانه کشورهای عربی از عراق قابل توجه بود.

2. اختلاف بین سنگال وموریتانی (سال1989):
در مورد اختلاف بین سنگال وموریتانی، سازمان از دو طرف درگيري در خواست پایان منازعه ودشمنی نمود، اگر چه از ارائه هر گونه پیشنهادی به طرفین در گیر خودداری كرد.(السید سلیم،1376، 123 ).

3.اشغال کویت توسط عراق(1990):
کویت توسط عراق در تاریخ دوم اوت سال 1990 اشغال وبا شکست عراق از نیروهای متحدین به رهبری امریکا در 1991م پایان یافت. سازمان در اجلاس وزرای امور خارجه در قاهره ضمن محکوم نمودن اشغال کویت توسط عراق،خواستار عقب نشینی نیروهای عراقی از خاک این کشور شد. چنانکه در اجلاس دسامبر سال1991م .تاکید کرد که عراق می بایست قطعنامه های شورای امنیت ملل متحد را به طور کامل اجرا کند.( مؤتمر القمة الإسلامي السادس ،1991، قرار 7 / 6 - س ( ق. أ)). 

4.جنگ داخلی افغانستان:
پس از خروج ارتش شوروي از افغانستان و درگیری های داخلی گروه های مجاهد افغان، سازمان همکاری اسلامی در حد یک موضع گیری سیاسی، البته در اجلاس های مختلف، از جمله اجلاس هفتم سران در مراکش در سال 1994میلادی، نگرانی عمیق خود را از این درگیر ی ها اعلام و بر ضرورت ایجاد تفاهم سیاسی میان طرف های درگیر تاکید کرد واز تلاش های دبیر کل سازمان ملل در این خصوص حمایت نمود.( إن مؤتمر القمة الإسلامي السابع، 1994، قرار رقم، 7/7- س(ق))

5. بوسنی و هرزگوین و بحران بالکان (1995):
سازمان همکاری اسلامی، نخستین بار، در ششمین جلسة سران کشورهای اسلامی در داکا (آذر 1370/ دسامبر 1991)، با توّجه به رویدادهای یوگسلاوی سابق، نگرانی خود را از سرنوشت مسلمانان آن کشور، به ویژه مسلمانان بوسنی و هرزگوین، ابراز کرد. کشورهای اسلامی در قالب این سازمان، با پیگیری سیاستی واحد، ضمن پشتیبانی از حاکمیّت و تمامیّت ارضی و استقلال سیاسی بوسنی و هرزگوین، برای تأثیرگذاری بر مجامع بین المللی به ویژه سازمان ملل تلاش کردند تا از این راه بتوانند با رفع تحریم تسلیحاتی بوسنی و هرزگوین، جامعة بین المللی را برای پایان دادن به نسل کشی مسلمانان به مداخلة نظامی ترغیب کنند. گروه تماس کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی متشکل از ایران، ترکیه، پاکستان، عربستان سعودی، مصر، مالزی، تونس و سنگال، از اردیبهشت 1372/ مه 1993، برای پیگیری سیاست های سازمان، کار خود را آغاز کرد. متعاقباً این سازمان، با تعیین مهلت تهدید کرد که اگر سازمان ملل تحریم تسلیحاتی بوسنی و هرزگوین را لغو نکند و اقدام قاطعی برای جلوگیری از فجایع صرب ها اتّخاذ نکند، رأساً به ارسال اسلحه برای حکومت بوسنی و هرزگوین اقدام خواهد کرد. در جلسه ای دیگر، هفت کشور اسلامی آمادگی خود را برای اعزام حدود هجده هزار نیروی نظامی به بوسنی و هرزگوین در قالب نیروهای پاسدار صلح، در صورت درخواست دبیرکل سازمان ملل و تحت امر آن سازمان، اعلام کردند. پیشنهاد سازمان همکاری اسلامی با استقبال شورای امنیّت روبرو نشد، و امریکا و برخی از کشورهای اروپایی نیز آشکارا با اعزام نیروهای پاسدار صلح کشورهای اسلامی، بویژه ایران ، مخالفت کردند.(مصفا،1376، ص 813. احمدی ،1376، ص 724) هر چند که درخواستهای سازمان همکاری  اسلامی، با بی توجهی شورای امنیت، مجامع اروپایی و ایالات متحدة امریکا روبرو می شد، موضعگیری مستقل و نسبتاً یکپارچة کشورهای اسلامی، نقشی مثبت در تحریک افکار عمومی به نفع مسلمانان بوسنی و هرزگوین ایفا کرد، که این امر نقطة قوّتی برای هیئت بوسنیایی در مذاکرات صلح به شمار می آمد. روی هم رفته، سازمان همکاری  اسلامی، مساعی خود را برای دفاع از مسلمانان بوسنی و هرزگوین به کار برد و با توجه به اوضاع مساعد بین المللی، در راه رسیدن به اهداف خود، موفقیتی نسبی به دست آورد. (احمدی ، 1376، ص 724؛ عراقچی ،1376، ص 743؛ دانش پور، ص 952؛ فوزی تویسرکانی ، ص 92؛ یوسف وند، ص 206). در هر حال، پس از حدود چهار ماه از امضای رسمی موافقتنامة صلح دیتون، پیشرفت عمده ای در اجرای آن حاصل شد.

4- پارامترهای بازدارنده وعدم کارآیی سازمان همکاری اسلامی درصلح وامنیت منطقه ای:
شایان توجه است که بررسی عمکرد و کارکرد سازمان همکاری اسلامی،این واقعیت را به اثبات می رساند که سازمان اگر چه در زمینه همکاری های فنی و هماهنگی سیاسی کشورهای عضو موفقیت های کسب کرده، با این وجود در زمینه حل مسالمت آمیز اختلافات کشورهای عضو پیشرفت ها و موفقیت های شایان توجهی بدست نیاورده است.( السید سلیم،1376،ص 123) چنانکه درجنگ عراق علیه ایران تلاشهای سازمان برای حل وفصل مساله، به دليل موضع یک جانبه و صرفا حمایتی از دولت عراق به نتيجه نرسيد.کما اینکه در مورد اختلاف بین سنگال و موریتانی سازمان ساكت ماند. همچنین در اشغال کویت توسط عراق تلاش موثری از سوی سازمان جهت خاتمه درگیری صورت نگرفت و فقط بر پای بندی عراق به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد تاکید شد. درمورد جنگ داخلی افغانستان و بوسنی و هرزگوین و بحران بالکان نيز هر چند سازمان دست به اقداماتی زد اما با دخالت های ناتو و امریکا به حاشیه رانده شد. در بحران های مسلمانان کشمیر در هند، تیمورشرقی در اندونزی و میندانائو در فیلیپین نيز سازمان همکاری اسلامی اقدامات عادلانه وکارآمدی در جهت پایان دادن به منازعه واختلافات و حمایت از حقوق پایمال شده ای آن که مورد تجاوز قرار گرفته بود انجام نداد و تصمیم گیری سازمان بیشتر به صورت اعلامیه و بیشتر یک نظاره گر بوده است. بر این اساس سازمان همکاری اسلامی به عنوان یک نهاد مهم فرامنطقه ای با ظرفیت های  بالقوه بالای کشورهای اسلامی در جهان امروز از قبیل برخورداری از یک چهارم جمعیت جهان، پیوستگی جغرافیایی نسبی بین سرزمین کشورهای عضو، واقع شدن در موقعيت ژئوپولتيكي ويژه‌ و برخورداری از امکانات بالقوه اقتصادی داراي پتانسيل هاي بالايي براي گره‎گشای بسیاری از مشکلات کشورهای اسلامی است. در این راستا مسئله‎ای که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که چرا علی‎رغم این قدرت وتوانایی سازمان همکاری اسلامی برای حل مشکلات کشورهای عضو، این سازمان نقشی فعالی و تاثیرگذار در جهت حل مسالمت آمیز اختلافات کشورهای اسلامی نداشته و از پتانسيل ها و ظرفيت هاي خود در اين زمينه به درستي بهره نبرده است؟ برخي عوامل به نوعي توجيه كننده عدم موفقيت سازمان در زمينه برقراري صلح و امنيت در منطقه و كشورهاي عضو است. عواملي از قبيل:

الف)  فقدان چارچوب قانونی و ضمانت اجرايي براي مصوبات سازمان همکاری اسلامی:
منشور سازمان همکاری اسلامی فقط بر همکاری در حل مسالمت آمیز اختلافات وصلح بین اعضاءتصریح مي كند، در حالی که فاقد ضمانت اجرا برای قطعنامه ها و مصوبات خویش است. به عبارتی دیگر سازمان همكاري هاي اسلامی مانند سازمان ملل متحد، ابزاری مانند شورای امنیت را در اختیار ندارد که قطعنامه های لازم الاجرای خود را به مرحله عمل برساند.(السید سلیم،135،1376)

ب) اختلافات و منازعات میان کشور های عضو:
سازمان همکاری اسلامی از مجموعه کشورهای ناهمگن و نامتوازن درعناصر مادی، ارزش های سیاسی و فرهنگی تشکیل شده  است، در نیتجه وجود اختلاف میان کشور های اسلامی و بعضا وجود تضاد دیدگاه میان آنها که قطعا از نگرش های سیاسی تناقض در تامین منافع ایجاد می شود، ازکارآیی سازمان همکاری اسلامی کاسته است. برآورد تحولات جهان اسلام از پایان جنگ بین الملل دوم تا به امروز، نشان می دهد که ملل اسلامی و به ویژه دولت مردان آنان هیچ گاه به مانند امروز شاهد تفرق و چند دستگی نبوده اند. تفرقی که در فضای رشد جریان های تکفیری در دنياي اسلامی از جنوب فیلیپین تا مراکش توسط گروه های سلفی و به واسطه اقدامات فزاینده اسلام هراسانه از سوی رسانه ها و سردمداران غربی بیشترین خسارت را بر پیکره ی جهان اسلام وارد نموده است.(جبار عبد الخزرجی،299،2005)

ج) وجود اتحاديه هاي درون سازماني:
کشورهای عربی خود را به عنوان بنیان‎گذاران سازمان و تأمین کننده بودجه سازمان همکاری اسلامی مي دانند. اين كشورها با تشكيل اتحاديه هاي درون سازماني از سازمان همچون ابزاری برای پیاده کرده برنامه‎های تصویب شده در اتحادیه عرب استفاده می‎کنند. به همین خاطر است که کشورهای عربی در مناقشاتی که با دیگر کشورها دارند از اهرم مالی استفاده می‎کنند و سازمان را وادار به در پیش گرفتن مواضع غیر عادلانه می‎کنند. 

د)تاکید بیش از حد برحاکمیت ملی و رقابت بر سر کسب قدرت بیشتر بین اعضاء:
سازمان همکاری اسلامی هم مانند سایر سازمان های بین المللی گرفتار رقابت بر سر کسب قدرت بیشتر است. سازمان همکاری اسلامی اگر منافع جمعی اکثریت مسلمانان را درنظر بگیرد در آن زمان دارای یک هویت مستقل می شود. ولی زمانی که تحت تاثیر رقابت های عربستان، ترکیه، ایران، مالزی و سایرکشورهای مسلمان ذی نفوذ  قرار می گیرد دیگر نمی تواند هویت مستقل داشته باشد و در نتیجه عملکرد آن تحت تاثیر منافع بازیگران اصلی قرار می گیرد. چنانکه در نشست سران سازمان همکاری اسلامی در استانبول عربستان بر بیشتر بندهای آن به ویژه درباره محکومیت آنچه «مداخله» ایران خوانده و حمله به سفارت عربستان در تهران و «اظهارات تحریک آمیز ایران » درباره اجرای حکم اعدام درخصوص کسانی که مرتکب «جنایت‌های تروریستی» در عربستان شده‌اند، حاکم است. این در حالی است که در بیانیه پایانی این نشست، به هیچ وجه از مداخله نظامی عربستان در یمن و قربانیان این حملات چیزی ذکر نشده است. رویکرد عربستان سعودی، یک شکاف طایفه‌ای واضح را نشان داد و امت اسلام را به دو پادگان تقسیم کرد؛ یکی که اکثریت سنی‌ها به رهبری عربستان و هم‌پیمانانش را منعکس می‌کند و دیگری شامل اقلیت شیعه به رهبری ایران است. دیگر هر گونه سخن گفتن از همبستگی اسلامی  تنها فریب است. این یک تحول بی‌سابقه در عصر جدید جهان اسلام است.( الدورة الثالثة عشرة لمؤتمر القمة الإسلامي (دورة: الوحدة والتضامن من أجل العدالة والسلام)استانبول14و15ابریل،2016)

ه) فقدان روزآمدی ساختار و اهداف سازمان همکاری اسلامی :
سازمان کنفرانس اسلامی دارای ساختاری بسیار اولیه است و توانایی و آمادگی برای رویارویی برای پدیده های قرن بیست یکم  را ندارد. تطبیق سازمان کنفرانس اسلامی با انتظارات جهان اسلام و همچنین تطبیق با تحولات نوین بین المللی، همراه با ارائه یک راهبرد مناسب، عرصه های مهمی هستند که ضرورت بازنگری و به روز رساندن اقدامات این سازمان برای تامین منافع ۵/۱ میلیارد مسلمان را ضروری می سازد.(شوشتری، 160،1383) 
براین اساس اگر چه سازمان مدعی است از زمان تاسیس خود در سال 1969همت خود را معطوف گفتگوی بین دول عضو وحل و فصل مسالمت آمیز اختلافات، صلح جهانی،ثبات،سازگاری،امنیت وتوسعه کرده است ولی امروزه بسیاری از بحران ها ومنازعات در مناطق اسلامی وجود دارد که نشان می دهد سازمان کارنامه موفقی در تحکیم صلح وظرفیت سازی زمینه گفتگوی عادلانه بین کشورهای عضو نداشته است.چنانکه در بحرانهای کنونی منطقه ای سازمان بجای در نظر گرفتن منافع ومصالح عمومی جهان اسلام بیشتر با سیاست های دولت میزبان سازمان همگام شده است.

نتیجه گيري :
سازمان همکاری اسلامی دومین سازمان بین المللی پس از سازمان ملل متحد محسوب می شود. سازمان داراي 57  عضو از کشور اسلامی، مستقر در چهار قاره ی جهان می باشد. اين سازمان بر اساس تصمیم اجلاس تاریخی که در رباط، پادشاهی مغرب در ۲۵ سپتامبر ۱۹۶۹ برگزار شد به عنوان یک واكنش از آتش‌سوزی مسجد الاقصی تأسیس شد. از آن زمان و بر مبنای اساسنامه ی سازمان، این تشکل به عنوان صدای جمعی جهان اسلام و تضمین برای حفاظت و حمایت از منافع جهان اسلام، ترویج صلح بین‌المللی و هماهنگی میان افراد مختلف جهان شناخته می شود. فارغ از تردیدهای وارده بر کارآمدی سازمان همکاری اسلامی در قریب به پنج دهه از آغاز فعالیتش بر مبنای مقاصد از پیش تعیین شده، گویا این نهاد بین المللی اکنون و در حساس ترین زمان ممکن در نقطه کاملا متضاد به اهداف از پیش تعیین شده قرار گرفته، امری که ضمن خدشه دار کردن اعتبار سازمان به وحدت میان ملل اسلامی بیش از پیش آسیب وارد می نماید.
برآورد تحولات جهان اسلام از پایان جنگ بین الملل دوم تا به امروز، نشان می دهد که ملل اسلامی و به ویژه دولت مردان آنان هیچ گاه به مانند امروز شاهد تفرق و چند دستگی نبوده اند. تفرقی که متاسفانه در فضای رشد جریان های تکفیری در سراسر دنياي اسلام توسط گروه های سلفی و به واسطه اقدامات فزاینده اسلام هراسانه از سوی رسانه ها و سردمداران غربی، بیشترین خسارت را بر پیکره ی جهان اسلام وارد نموده است. 
بررسی عمکرد و کارکرد سازمان همکاری اسلامی در مناقشات منطقه ای از جمله در جنگ عراق علیه ایران، اختلاف بین سنگال و موریتانی، اشغال کویت توسط عراق، جنگ داخلی افغانستان و بوسنی و هرزگوین و بحران بالکان و بحران های مسلمانان کشمیر در هند، تیمورشرقی در اندونزی و میندانائو در فیلیپین نشان می دهد که سازمان در این موارد بیشتر یک نظاره گر بوده و علی‎رغم قدرت و توانایی این سازمان نقشی فعال و تاثیرگذار در جهت حل مسالمت آمیز اختلافات کشورهای اسلامی نداشته و از پتانسيل ها و ظرفيت هاي خود در اين زمينه به درستي بهره نبرده است. به نظر می رسد برخي عوامل به نوعي توجيه كننده عدم موفقيت سازمان در زمينه برقراري صلح و امنيت در منطقه و كشورهاي عضو است. عواملي از قبيل:« فقدان چارچوب قانونی و ضمانت اجرايي براي مصوبات سازمان همکاری اسلامی»، « اختلافات و منازعات میان کشور های عضو»،« وجود اتحاديه هاي درون سازماني» و « فقدان روزآمدی ساختار و اهداف سازمان همکاری اسلامی« از جمله این عوامل هستند. 

منابع:
1.    قرآن کریم
2.    احمدی، کوروش، «سازمان کنفرانس اسلامی در شرایط جدید بین‎المللی»، سیاست خارجی، سال یازدهم، شمارة سوم، پاییز 1376.
3.    آشوری، داریوش،دانشنامه سیاسی،چاپ دوازدهم،تهران: انتشارات مروارید،1384.
4.    بلوچی،حیدر علی،ارزیابی ریاست جمهوری اسلامی ایران برسازمان کنفرانس اسلامی،چاپ اول،تهران:دفتر مطالعات سیاسی وبین المللی،1378.
5.    پیشگاهی فرد، زهرا و عالم، ريحانه، «مناقشات منطقه شاخ آفریقا، ماهیت و ریشه ها، »جغرافیا و توسعه ناحیه ای،شماره بیستم، سال 1392.
6.    جبار عبد الخزرجی، عروبه، منظمه الموتمر الاسلامی، الطبعه الاولی، بیروت: دارالفکر العربی، 2005.
7.    خورشیدی، غلامحسین، بازار مشترک اسلامی،چاپ اول، تهران: چاپخانه سپهر، ۱۳۶۹ 
8.    دفتر مطالعات سیاسی وبین المللی وزارت امور خارجه،آشنایی با سازمان کنفرانس اسلامی،چاپ اول،تهران: 1373 .
9.    دکمیجان، هرایر، جنبش های اسلمی معاصر در جهان عرب،مترجم احمدی ،حمید،چاپ اول،تهران:انتشارات کیهان، 1377. 
10.    رمضانی بونش فرزاد، بررسی چالش‌های نقش‌آفرینی سازمان همکاری اسلامی؛، تهران: برهان1391.
11.    رویوران ،حسن،«سازمان کنفرانس اسلامی تهدید ها و فرصت ها »همشهری دیپلماتیک، 78.
12.    السید سلیم، محمد و دیگران، سازمان کنفرانس اسلامی در جهان متغیر، حسن رضایی، چاپ اول، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت خارجه ۱۳۷۶، 
13.    شوشتری،سید محمد جواد،کاستیها و بایستیهای سازمان کنفرانس اسلامی،چاپ اول ،تهران:انتشارات امیر کبیر،1383.
14.    ضیایی بیگدلی، محمد رضا، ، حقوق بین لملل عمومی ،چاپ ششم، تهران: نشر گنج دانش، 1381.
15.    ضیائی بیگدلی،محمدرضا، حقوق جنگ،چاپ دوم،تهران:دانشگاه علامه طباطبائی،۱۳۷۳
16.    عراقچی، سیدعباس، «سازمان کنفرانس اسلامی، آینده‎ای بس نومیدکننده»، مجله سیاست خارجی سال یازدهم، شمارة سوم، پاییز 1376
17.    علی‌بابائی، غلامرضا؛ آقائی بهمن،فرهنگ علوم سیاسی،اول،تهران: ویس،1365.
18.    فائر محمد، نقش بانک توسعه اسلامی در تقویت سازمان‎های منطقه‎ای، ترجمه مرضیه ساقیان، مجله سیاست خارجی، سال یازدهم، شمارة سوم، پاییز ۱۳۷۶.
19.    فریدی عراقی ،عبدالحمید، روشهای مسالمت آمیز حل و فصل اختلافات بین المللی، چاپ اول،تهران ، وزارت امور خارجه،دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی،1368.
20.    قربانی، ارسلان و سیمبر، رضا،ایران و همگرایی در سازمان کنفرانس اسلامی،چاپ اول،تهران: انتشاارات دانشگاه امام صادق(ع)، 1390.
21.    کاظمی، سید علی اصغر، نظریه همگرایی در روابط بین‎المللی «تجربه جهان سوم»، تهران: چاپ پیک ایران، 1370.
22.    الکیایی،عبدالوهاب،الموسوعه السیاسیه،ج3،چاپ دوم،بیروت:الموسوعه العربیه الدراسات والنشر،1993.
23.    لومباردینی، مایکل  «دیوان بین المللی دادگستر ی اسلامی»،پژوهش حقوق وسیاست، شماره 9 ،1382.
24.    مصفا، نسرین، «سازمان کنفرانس اسلامی و همکاری با سازمان ملل متحد» مجله سیاست خارجی، سال یازدهم، شمارة سوم، پاییز 1376.
25.    ممدوحی، فرزاد، سازمان کنفرانس اسلامی، دفتر مطالعات سیاسی و بین‎المللی،ویرایش دوم، تهران:موسسه‌ چا‌پ‌ و انتشا‌رات، ‌۱۳۷5 .
26.    مؤتمر القمة الإسلامي، القمة الإسلامي الخامس ( دورة التضامن الإسلامي ) المنعقد في الكويت ( دولة الكويت ) في الفترة من 26- 29 جمادى الأولى 1407هـ ( الموافق 26- 29 يناير 1987م. (قرار رقم 13/5 - س (ق.أ )بشأن إنشاء محكمة العدل الإسلامية الدولية.
27.    مؤتمر القمة الإسلامي، القمة الإسلامي الرابع ، قرار رقم 8/4 - س (ق أ)حول النزاع بين إيران والعراق مؤتمر القمة الإسلامي الرابع المنعقد في الدار البيضاء بالمملكة المغربية في الفترة من 13 إلى 16 ربيع الثاني 1404 هـ الموافق 16 - 19 يناير 1984 م.
28.    مؤتمر القمة الإسلامي، القمة الإسلامي السابع (دورة الإخاء والانبعاث) المنعقد في الدار البيضاء بالمملكة المغربية في الفترة مــن  11 الى 13 رجب 1415هـ ، الموافق 13 - 15 ديسمبر 1994م ) قرار رقم 7/7- س(ق.أبشأن الوضع في أفغانستان.
29.    مؤتمر القمة الإسلامي، القمة الإسلامي السادس ( دورة القدس الشريف والوئام والوحدة ) المنعقد في داكار، جمهورية السنغال في الفترة من 3 - 5 جمادي الثاني 1412 هـ ( 9 - 11 ديسمبر 1991م)، قرار 7 / 6 - س ( ق. أ ) بشأن الآثار المترتبة على العدوان العراقي على الكويت وعدم التزام العراق بتنفيذ قرارات مجلس الأمن الدولي.
30.    مؤتمر القمة الإسلامي، القمة الإسلامي الخامس، بشأن إنشاء محكمة العدل الإسلامية الدولية، مؤتمر القمة الإسلامي الخامس ( دورة التضامن الإسلامي ) المنعقد في الكويت ( دولة الكويت ) في الفترة من 26- 29 جمادى الأولى 1407هـ ( الموافق 26- 29 يناير 1987م. قرار رقم 10/5 - س (ق أ).
31.    نهج البلاغه.
32.    Www magiran.ir.  
33.    www.borhan.ir. 
34.    www.noorlib.ir.
35.    www.jamejamonline.ir
36.    .www.shia-news.com.
37.    http://www.oic-oci.org.
 
 
امتیاز دهی
 
 

خانه | بازگشت |
Guest (PortalGuest)


مجری سایت : شرکت سیگما